انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی- اخبار رشته زبان و ادبیات عربی
شعر جديد دكتر محمد خاقاني اصفهاني تحت عنوان به زبان عربی ناز کنم

بازیابی تصاویر و رنگ‌ها

         

شعر جديد و زیبا از سروده های دكتر محمد خاقاني اصفهاني تحت عنوان « به زبان عربی ناز کنم»

 « به زبان عربی ناز کنم»

بارالاها ! شعفم را به تو ابراز کنم
 

روز خود با مدد نام تو آغاز کنم
 

در کلاس از هيجان ميل به پرواز کنم
 

عقدة دل به لسان عربی باز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

در زبان سخت به تغيير می انديشم و بس
 

راز تغيير جهان نيک نداند همه کس
 

گذر عمر ببين و بشنو بانگ جرس
 

اين چنين من سخن از فقه زبان ساز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

درس صرف است که شش صيغه مغايب باشد
 

بعد از آن نوبت شش صيغه مخاطب باشد
 

دو عدد هم متکلّم که مرتّب باشد
 

چارده صيغه ز هر فعل من افراز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

درس نحو است: ز هر جزء به کل بايد رفت
 

جای يک گل طرف دسته گل بايد رفت
 

بين الفاظ پلی هست ز پل بايد رفت
 

مبتدا را به پلی با خبر انباز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

عشق من ليک همين درس بلاغت باشد
 

چون قوام سخن حق به فصاحت باشد
 

بی بلاغت ثمر کار ندامت باشد
 

با بلاغت سخن آرسته به ايجاز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

درس تاريخ ادب می کندت شاپره ای
 

تا رسی در دل تاريخ به يک پنجره ای
 

بشنوی شعر و غزل هر نفس از حنجره ای
 

درس تاريخ خوش است از چه من اعراض کنم؟
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

در کلاس ادب جاهليان از همه رنگ
 

خوانده ام اين همه اشعار به ظاهر چه قشنگ!
 

عجبا! شعر قشنگ است و مضامين چه جفنگ!
 

بايد اين قاعده را نيک برانداز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

نقد و تحليل متون به چه صفايي دارد!
 

خاصه اين شعر عجب شور و نوايي دارد!
 

شعر نغز طرب آميز بهايي دارد!
 

گه ورا زمزمه گه نيز خود آواز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

شعر را نيک بسنجم به قوانين عروض
 

می کنم زمزمه آن را به ظرافت شب و روز
 

چه کنم؟ قافيه بيت خراب است هنوز
 

من چه با قافيه سرکش لجباز کنم؟
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

بهره ای برده عرب از ادب عرفانی
 

مانده از شيخ بهايی غزلی نورانی
 

چون شوم غرق به خمريّه فارض آنی
 

ياد اشعار خوش حافظ شيراز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

درس بلدان عرب قصّة شام است و يمن
 

قصّة داعش و القاعده در شهر عدن
 

از کويت و حلب و فاس شوم گرم سخن
 

يادی از تونس و بيروتِ خبرساز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

بايدم چار مهارت به زبان آموزی
 

که شوم شهره اين رشته در آخر روزی
 

چاره ای نيست از اين خود زنی و خود سوزی
 

لاجَرَم کار همان هندی مرتاض کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

باز خوب است شدم با عربی مست و ملنگ
 

نشدم ملعبه رشته ای از شهر فرنگ
 

مخ من هم نشد از فيس و ادا يکسره هنگ
 

بايد اين فيس و ادا از سرِ خود باز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

من نگويم عربی تاج سرِ انسان است
 

شايد اين لاف جوانی است کز آبادان است
 

بلکه گويم عربی عزّت خوزستان است
 

يک سلام از سرِ اخلاص به اهواز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

عزّت رشته ما در گرو اسلام است
 

همه از پرتوِ آن رهبر خوش فرجام است
 

با خمينی است که اين کشور ما خوش نام است
 

يادی از هيبت آن سروِ سرافراز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

گرچه مانده است از آن شور جوانی حالی
 

آخر برج نگشته شده جيبم خالی
 

نيمة دوّم برج است زهی خوشحالی!
 

چيزی از دخل نمانَد که پس انداز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

با زبان عربی حافظ قرآنم من
 

حامی عترت خورشيد درخشانم من
 

مثل خاقانی از اين نور فروزانم من
 

شاعر انجمنم اين لقب احراز کنم
 

به زبان عربی بر همگان ناز کنم

 دکتر محمد خاقانی اصفهانی

                مرداد 1395

نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی:
http://arabiciran.ir/find-1.61.373.fa.html
برگشت به اصل مطلب