انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی- امور بین الملل و راهبردی
دیدگاه های همکاران در مورد نشان مرجعیت

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1399/1/18 | 
دیدگاه های همکاران در مورد نشان مرجعیت
و توضیحات مدیر طرح:
--------------------------------------------

 
 
ضمن تشکر و قدردانی از زحمات جناب آقای دکتر خاقانی و طرح خلاقانه ایشان، و همکاری و مشارکت انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی و گروه عربی شورای بررسی متون، رشته زبان و ادبیات عربی و استادان پر توان  آن این ظرفیت را دارند در این حوزه پیشتاز باشند و نقشی مؤثر  در پیشبرد علم در آموزش عالی ایفا کنند. و در گام بعدی تاثیر گذاری خود را در جهان اسلام همچون قرون گذشته قرن های دوم تا هفتم ایفاکند.
 
دکتر خاقانی عزیز
سلام و درود فراوان بر شما !
اراده و پشتکار شما را تحسین می‌کنم. کارهای بزرگ روح های بزرگ را می‌طلبد.در سودمند بودن این طرح هیچ تردید به خود راه ندهید.این ایده آن قدر متعالی است که سال ها باید بگذرد ریشه بدواند درختی تنومند شود.شاخ و برگ بگیرد میوه‌های لذیذی خواهد داد که کام همه علاقمندان حوزه زبان و ادبیات عربی را در همه جا شیرین خواهد کرد.من به آینده این طرح بسیار خوش‌بین هستم.نظرات و نقدهای استادان کاستی های طرح را برطرف خواهد کرد.این نقدها سازنده است شما را از هدف دلسرد نکند اینجانب به عنوان عضو کوچکی از علاقمندان زبان و ادبیات عربی و مسؤول گروه عربی شورای بررسی متون از هیچ کمکی برای تحقق این هدف بزرگ دریغ نخواهم کرد.
گروه عربی شورای بررسی متون با همه اعضای خود و داوران پشتیبان این کار بزرگ است.. متشکرم
عیسی متقی زاده
مدیر گروه عربی شورای بررسی متون - پژوهشگاه علوم انسانی
------------------------------------------ 
على قدر أهل العزم تأتی العزائم// وتأتی على قدر الکرام المکارم. بارک الله بالجهود المبذولة والسعی الحثیث. یحق لإیران أن تفتخر بأمثالکم وتطاول نجوم السماء وإذا کانت النفوس کبارا تعبت فی مرادها الأجسامُ تحیة إجلال وإکبار. 🌹
د. شاکر عامری - جامعة سمنان
------------------------------------------------------
یکی از راهبردهای کلیدی و مهم در برنامه ریزی استراتژیک، شبکه سازی است. ابتکار استاد ارجمندمان آقای دکتر خاقانی گامی بزرگ است در راستای شبکه سازی علمی و پژوهشی
حقیقت انکارناپذیر اینست که نقاط ضعف و تهدیدهای کنونی رشته زبان و ادبیات عربی در کشورمان ناشی از ضعف کار گروهی و فقدان همگرایی میان خانواده ادبیات عربی کشور است.
ابتکار جناب آقای دکتر خاقانی راه برون رفت از بن بست پیش رو است. راه حل پرهیز از موازی کاری و پراکنده کاری و چندصدایی. وقت آنست که همه سرورانی که دل در گرو این زبان و ادبیات دارند همه دغدغه مندان، نویسندگان، مترجمان، مصححان، و دانشجویان، و همه کسانی که خود را وامدار پیشتازانی همچون سیبویه و جرجانی و...، هماهنگ و همدل و یکصدا، دوشادوش قدم در این راه گذارند تا به لطف همدلی و همیاری شان، دوباره نوای خوش ایرانیان عربی سرای عربی گوی و عربی نویس در این گنبد دوار طنین انداز شود.
امیدوارم همه عزیزان، مسؤولانه با این طرح برخورد نمایند. با آرزوی توفیق
ارادتمند همه استادان بزرگوار
دکتر حمید عباس زاده - دانشگاه علوم اسلامی رضوی
-----------------------------------------------------------
السلام على الأستاذ الدکتور محمد خاقانی المحترم والحبیب إلى قلوبنا. عیدکم مبارک وأیامکم سعیدة وکل عام وأنتم بخیر ونسألکم الدعاء. شکر الله سعیکم وبارک بجهودکم وجهود جمیع من برمج ونفذ وسهر على هذا البرنامج أسأله تعالى أن یوفق الجمیع لما یحب ویرضى. إننی فی الوقت الذی أؤید فیه بعضا من الملاحظات التی أبداها الأساتذة الکرام أضیف لها ملاحظتین.
الأولى حول العنوان، حیث أعتقد أن عنوان المشروع کبیر جدا ولا ینطبق علیه، أی لیست فیه مواصفات العنوان الجید، حیث إن فکرة انتخاب مراجع للغة العربیة غیر صائبة أساسا، فالمرجع لا یُنتخب ولکن یفرض نفسه. 
والثانیة اختیار الحکام فهی غیر عملیة وباطلة من الأساس.
أقترح تغییر عنوان المرجعیة إلى عنوان آخر کمسابقة لتشجیع المواهب أو ما شابه وتعیین حکام من قبل القائمین علیها. أستمیحکم عذرا وأتمنى لکم التوفیق.
دکتر شاکر عامری - دانشگاه سمنان
 
سلام بر جناب دکتر شاکر عامری از دانشگاه سمنان و سپاس از لطفشان و اظهار نظر ارزنده ایشان.
دکترجان در مورد عنوان مرجعیت اولا این عنوان به تصویب چهار نهاد متولی امور زبان عربی در کشور (انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، کارگروه تخصصی عربی وزارت عتف، گروه عربی شورای متون پژوهشگاه علوم انسانی، و گروه عربی سازمان سمت) رسیده است. 
ثانیا این بنده به قوت از عنوان مرجعیت دفاع می کنم چون مثلا عنوان پیشنهادی شما (مسابقه استعدادها) اگرچه مشوقی برای نیروهای جوان است اما نمی تواند نظریه پردازان زبان عربی را که در مرز دانش قرار گرفته اند یعنی قویترین نظریه علمی را تا زمان خود ابراز کرده اند پوشش دهد. ثانیا با عنوان شما افراد برگزیده را چه به نامیم؟ استعداد؟
اما علت دفاع از عنوان مرجعیت این است که روشن شود مثلا کرسی نظریه پردازی و طرح ابتکارات نو در حوزه صرف و نحو یا ادبیات تطبیقی به دست کیست؟ ضمن این که عنوان مرجعیت مبنای قرآنی دارد. در آیه شریفه ((ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم) عبارت آخر این آیه فقیهان برجسته را مرجع مردم معرفی کرده است. البته ما در رشته خود با فقه احکام مرتبط نیستیم ولی رشته ما هم فقه است مثلا فقه اللغه همان زبانشناسی است. فقه به معنی عام خود شامل هر تخصص دقیق علمی می شود. 
آخرین عرض بنده این است که عنوان مرجعیت بویژه برای شیعیان در دل خود حاوی یک ارزش واقعا ستودنی هم هست و آن این که در فقه ما وقتی کسی به مرتبه اجتهاد و مرجعیت رسید نه تنها بر او جایز نیست زین پس از فرد دیگری تقلید کند بلکه تقلید برای او حرام خواهد بود و این چیزی است که ما در رشته خود هم بدان نیازمندیم: به افرادی که دنبال مرجعیت باشند و به مراتب والایی از علم دست یابند که تقلید از دیگران برای آنان حرام باشد. 
اما موضوع دوم نظر جناب دکتر شاکر در مورد عدم وجاهت انتخاب داوران توسط خود متقاضیان. شاید در روند تکمیل و اجرای طرح به این نتیجه برسیم که هیأتی متشکل از داوران منتخب هر چهار نهاد حامی این طرح داوری را برعهده گیرند. 
این نکته مهم را هم اضافه کنم که ان شاء الله این طرح با کمک فکری شما همکاران گرامی روز به روز شفافتر و متین تر خواهد شد. برخی مباحث هنوز خام است و نیاز به بررسی و تصمیم گیری در موقع خود دارد.
برادرتان: خاقانی
----------------------------------------------------------
السلام علیکم ورحمة الله
بالنسبة إلى هذه المبادرة التی طرحها الأخ الدکتور خاقانی العزیز، فبعد الشکر والتقدیر لجهوده المخلصة ومبادراته الجیدة، فقد تحسّن المشروع کثیرا بعد هذه التعدیلات الأخیرة والخطوات المذکورة ولا شک أنه یفیدنا کثیرا وأقلها معرفة الزملاء الأفاضل فی التخصصات المذکورة، حیث یمکن تعمیم القوائم النهائیة للمجلات والجامعات لکی یستفید الزملاء الکرام منها فی تحکیم المقالات والرسائل والأطاریح و...، ناهیک عن المنافسة المتوقعة التی من شأنها زیادة الدوافع لدى الزملاء والشباب لرفع مستواهم ونشاطاتهم خاصة إذا استمر الأمر فی الأعوام القادمة أیضاً.
❇️ یا لیتها أن:
۱. یتم تحدید معاییر التحکیم من الآن، لکی تکون الصورة واضحة للمشارکین والمقترحین.
۲. یتم اعتماد المشروع من قبل وزارة التعلیم العالی ولجانها المختصة أیضاً ویتم إعلان ذلک رسمیا عبر کتاب رسمی إلى جمیع الجامعات، لکی یکون مقبولا من قبل المسؤولین هناک ویشجعوا زملائهم على المشارکة والتعاون.
۳. لا یکون المشروع معتمدا على البحوث فقط وکمیتها إذ نرى بعض الأحیان الکثیر من المقالات والکتب المطبوعة والمجمعة التی لا طائل تحتها أو تمت کتابتها فی ظروف لا تدل على النفسیة البحثیة لدى أصحابها ویعرف الأعزاء ماذا أقصد، فلا حاجة إلى المزید من التفصیل.
وهناک بعض أساتذة کبار لا تجتاز بحوثهم عدد الأصابع ولکنهم أثروا على مسیرة تعلیم اللغة العربیة فی إیران تأثیراً ملحوظا یشار إلیهم بالبنان أو هناک بعض الشباب الذین یخدمون لغة القرآن ویربون جیلا مثقفا الآن فی مدن بعیدة عن العاصمة ولا یعرفهم الکثیر...
بارک الله فیکم
أخوکم الصغیر المخلص
علی ضیغمی
سمنان
----------------------------------------------------------

د قهرمانی مقبل۲:
با عرض سلام و ادب خدمت تک تک استادان حاضر در گروه و تمامی اعضای محترم خانوادۀ بزرگ زبان و ادبیات عربی کشور
ابتدا باید از زحمات، دلسوزی و پیگیری برادر ارجمند آقای دکتر خاقانی سپاسگزاری کنم.
حقیقت اینکه بنده برای حضور و مشارکت مستمر در فضای مجازی، دست و ذهن کندی دارم و این باعث می‌شود که بیشتر شنوندۀ مطالب بزرگواران باشم و البته از آنها بهره‌مند می‌شوم.
اگر اجازه بفرمایید در خصوص طرح مرجعیت چند نکته را به عرض دوستان می‌رسانم:
۱. مقدمتاً عرض کنم که استادان و پژوهشگران هر رشته را می‌توان دو دسته دانست: دستۀ نخست عده‌ای فاضل هستند که در کنج خلوت خود نشسته‌اند و به پژوهش مشغول، و رغبتی برای حضور در محافل علمی ندارند؛ کمتر در همایشی شرکت می‌کنند و در نشست علمی حاضر می‌شوند، نه داوری مقاله و رساله می‌پذیرند و در دیگر اشکال محفل علمی چندان رغبتی برای حضور ندارند و علاقه‌مندان از طریق نوشته‌های این بزرگواران از آنها بهره‌مند می‌شوند. اما دستۀ دوم کسانی هستند که رشتۀ خود را در رقابت با رشته‌های دیگر می‌بینند که اگر نتوانند جلوه‌های پژوهش خود را به عرضه بگذارند و برای تولیدات علمی بستر مناسب فراهم کنند، کم کم به بوتۀ فراموشی می‌روند و می‌کوشند به گفتۀ سعدی «به اندازۀ بود نمود» داشته باشند. از این رو زحمت ساختن بسترهای مناسب عرضۀ علم و دانش از قبیل برگزاری محافل علمی مانند همایش، نشست علمی، کارگاه تخصصی، راه‌اندازی و مدیریت نشریۀ علمی و... را به جان می‌خرند و با مشکلات مالی و اداری برگزاری این محافل دست و پنجه نرم می‌کنند که چندان به شرح آن نیاز نیست و برگزار کنندگان این محافل خود بر این امر واقف هستند. حقیقت اینکه هر رشته به هر دو گروه نیازمند است و این دو دسته مکمل یکدیگر هستند و شگفت اینکه در رشتۀ زبان و ادبیات عربی، کفۀ دستۀ اول معمولاً سنگین‌تر است.
۲. آقای دکتر خاقانی علاوه بر فعالیت‌های ارزشمند پژوهشی خود، در بخش دوم نیز حضور چشمگیر داشته و دارد و بهترین نمونۀ آن برگزاری همایش بین‌المللی مدیران گروه جهان بود که چه زحمت‌ها که برای برگزاری آن نکشید و چه وقتی که برای آن صرف نکرد که به جای آن می‌توانست چند مقاله پژوهشی بنویسد و منتشر کند. البته این بدان معنا نیست که دیگر افراد دلسوز در رشته وجود ندارند، چنین افرادی همواره بوده‌اند و آگاه بر این امر که در جهان امروز و نیز در دانشگاه‌های داخلی، معیارهای قدر و منزلت رشته‌ها، چند وجهی است. از این رو برای اعتلای رشته زبان و ادبیات عربی، در کنار کارهای پژوهشی خود، به دیگر معیارهای مؤثر اهتمام ویژه داشته‌اند که در خوف آن می‌رود که از نام این افراد آورده شود سخن به درازا بکشد و کسی از قلم بیفتد.
 ۳. طرح مرجعیت علمی زبان و ادبیات عربی، فکر و ایدۀ آقای دکتر خاقانی عزیز بوده و چندین جلسه از جلسات انجمن به بررسی این موضوع اختصاص داده شد و اعضای انجمن دغدغه‌های متعددی در انجام و نحوۀ انجام آن مطرح کردند و بالاخره مصوب گردید و البته معترف به این که آغاز هر کار اشکالات و نگرانی‌هایی همراه خواهد داشت. آنچه باعث خوشحالی و دلگرمی بیشتر شد، اعلام همراهی و همکاری دیگر متولیان رشته از جمله، شورای بررسی متون، گروه عربی سازمان سمت بود. جای خوشحالی است که اکنون فرصتی ایجاد شده که از نظرات دیگر استادان بهره‌مند شد تا ایردات آن کمتر شود.
۴. واژۀ مرجعیت آنچنان که بنده متوجه شدم هدف غایی این طرح است که شاید برای تحقق آن سال‌های سال طول بکشد. بنابراین کسی که متقاضی شرکت در این طرح می‌شود نه اینکه ادعای مرجعیت آن موضوع را دارد، و نه متولیان امر می‌خواهند او را به عنوان مرجع آن موضوع معرفی کنند، بلکه وی خود را از سرآمدان موضوع می‌داند که می‌تواند نقشی در تحقق آن هدف غایی ایفا کند.
۵. انجمن البته به نمایندگی از خانوادۀ رشتۀ زبان و ادبیات عربی، مجری و متولی این طرح است و این به آن معنا نیست که اعضای انجمن خود را معیار ارزیابی می‌دانند و یا این که عمل ارزیابی متقاضیان منحصرا توسط این اعضا انجام می‌شود. امید است که تک تک بزرگواران خود را شریک در کار بدانند و با مشارکت فعال از جنبۀ مختلف از جمله اظهار نظر و نقد، سبب پختگی کار شوند.
۶. لایۀ نخست این طرح در بُعد ملی و کشوری است، به امید آنکه از یک سو ایرادات طرح مرحله به مرحله بر طرف گردد و از سوی دیگر امکانات مورد نیاز انجام طرح در بُعد منطقه‌ای فراهم گردد.
۷. بی‌تردید معیارهای ارزیابی این طرح، منطبق معیارهای آیین‌نامه ارتقای اعضای هیئت علمی نیست، همانطور که در جشنواره‌هایی نظیر فارابی چنین عمل نمی‌شود. فراموش نکنیم که انجمن این طرح را با دست خالی شروع می‌کند و نخستین هدف این طرح ایجاد نشاط و پویایی و ایجاد انگیزه در میان اعضا به ویژه اعضای جوان این رشته است، به امید آنکه بتوان از این طریق نقشه راه متفق علیه برای پژوهش‌های رشته ترسیم کرد تا به تدریج مرجعیت نسبی حاصل شود.
۸. بالاخره اینکه خادمان و نمایندگان شما بزرگواران در انجمن از اظهار نظر تک تک استادان ارجمند استقبال می‌کنند و بر این باورند که هرچند اختلاف نظر وجود دارد، ولی همه بر یک کشتی سواریم و به سوی مقصدی واحد روان. ومن الله التوفیق
برادر کوچک شما
علی اصغر قهرمانی مقبل
------------------------------
ریاست محترم انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی
برادر بزرگوار جناب آقای دکتر قهرمانی مقبل
با سلام روی ماه شما را در این شرایط کرونایی از راه دور می بوسم. از این که بنده نوازی کردید متشکرم. 
همانطور که تلویحا فرمودید شرکت در فراخوان و ارسال فرم به معنی ادعای مرجعیت نیست. این طرح سه هدف زیر را دنبال می کند:
هدف کوتاه مدت: شناسایی و معرفی همه دارندگان مدرک دکتری زبان و ادبیات عربی و دسته بندی گرایش آن ها در ۲۰ حوزه تخصصی اعلام شده. جدول به دست آمده می تواند برای گروه های عربی کشور برای داوری ها و .... بسیار مفید باشد.
هدف میان مدت: غربالگری همه شرکت کنندگان تا رسیدن به تعیین سرآمدان ۲۰ حوزه مزبور 
هدف درازمدت: کم کردن فاصله سرآمدان ملی با سرآمدان جهانی و تلاش درازمدت برای دستیابی به آرمان مرجعیت ایران اسلامی در حوزه های مزبور.
بنابراین از جنابعالی انتظار دارم خود پیشقدم شوید و همه دارندگان مدرک دکتری عربی کشور فرم شرکت در فراخوان را دست کم برای تهیه جدول هدف کوتاه مدت تکمیل و ارسال کنند. 
إن تنصروا الله ینصرکم ویثبت أقدامکم.
خاقانی
-----------------------------------------------
سلام
سال نو و اعیاد رجبیه وشعبانیه را خدمت استادان و فرهیختگان و همکاران ارجمند تبریک عرض می نمایم سال پر خیر و برکت با صحت و سلامت وتوفیقات روزافزون برای همه عزیزان ارزومندم
بنده کمترین خیلی اهل اظهار نظر و سخن پراکنی نیستم اما گاهی لازم است نکاتی عرض شود:
 بیش ازصد سال است عده ای در این کشور بر این باورند که هر کار مهم ونو وابتکاری تنها از چشم آبی موزردی کروات قرمزی  محقق می شود در این چهل سال هم که امام رضوان الله تعالی علیه به ماآموخت که می توانیم -  واکنون دنیا می گوید مردم ایران توانستند _ لیکن این کارهای بزرگ بدون مشکلات نبوده اینان در آغاز ومیانه راه ودر پایان مرتب سنگ اندازی در برابر هر کار مفید را فراموش نکردند خود هیچ سابقه کار مفید ندارند واگر هر کار کوچک و کم ارزشی انجام دهند چنان تعریف وتمجید می کنند که گوش خلایق را کر کنند یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا و...
کار مرجعیت علمی بدون هیچ حب و بغضی از نظر خردورزان یک کار علمی ماندگار است بویژه این که هم پیشکسوتان استادان وسلف صالح _ رحمهم الله  وحفظهم الله _ را در بر می گیرد هم جوانان خوش فکر حاضر.
همکار گرامی ما دکتر خاقانی در طول ۳۰سال خدمت علمی ثابت کرده اهل ذوق وفکر وابداع است باپشتکار بسیاروسخت کوشی فراوان هرآنچه بعضی ناشدنی می دانستند  محقق کرده است، 
به این طرح که در حضور عده ای از همکاران ارجمند در انجمن مطرح و تصویب شده باید همه کمک کنند نقد سازنده و نظارت پیوسته داشته باشند و قطعا اگر همه به میدان آیند کار بی نقص تری ارائه می گردد قطعا د خاقانی ادعای کمال ندارند که کمال برازنده ذات کبریای خدای تعالی است 
همین که ایشان بیش از دیگران وقت می گذارد ستودنی است 
امید است با همدلی و همیاری کار خوب و قابل قبولی به نتیجه رسد
والله ولی التوفیق
دکتر سلیمان زاده نجفی گروه عربی دانشگاه اصفهان

-----------------------------------------------
سلام درود
احسنت. بسیاری عالی و مختصر و مفید این طرح را نقادی فرمودید.
تکته ای که مایلم بر فرمایش برادر گرامی دکتر ابویسانی بیفزایم:
۱. امروزه در هیچیک از کشورهای پیشرفته اشخاص را به عنوان مرجع علم معرفی نمی کنند و اگر مرجعیتی هم باشد، برای مؤسسات علمی بر اساس معیارهای شناخته شده بین المللی است.
۲. در ارزیابی کارنامه اشخاص و مؤسسات، عدم ارزیابی توانش آموزش و تعلیم تربیت، و سنجش قدرت کارآفرینی و کارآمد سازی خطایی گزاف است و انتشارات خالی از نوآوری و بومی سازی مرجعیت آور نیست
۳. تجربه نشان داده است که افراد توانا و کارآمد تواضع بیشتری دارند و بندرت حاضرند خود را برای ارزشگزاری علمی نامزد کنند. شناخت و معرفی کردن چنین افرادی وظیفه جامعه علمی و مؤسسات علمی است، نه خود آنها!  لذا بقیه داستان از پیش مشخص است!
۴. فرض کنیم چارچوب تعیین شده درست باشد و فرض کنیم متخصصان شایسته ای شناسایی شوند، نتیجه چیست؟! این کار پر زحمت و پر ماجرا چه کمکی به پیشرفت، همگرایی و توسعه رشته می کند؟!
دکتر نرگس گنجی - دانشگاه اصفهان
---------------------------------------------
عرض سلام و احترام محضر دوستان و همکاران ارجمند و فرهیخته
جناب دکتر خاقانی عزیز! ضمن تقدیر از زحمات جنابعالی، اینجانب هم در راستای تایید مطالب برخی از دوستان گرامی، نکاتی را مد نظر دارم. سخن آغازین آنکه به این نهضت تعیین مرجعیت خوشبین نیستم و نتیجه ی آن را مصداق آیه ی شریفه ی"لاتسالوا عن اشیاء ان تبد لکم تسؤکم" می دانم و "مرتع" آن را هم "وخیم" تصور می کنم. لذا معتقدم دوره ی پسا مرجعیت جنابعالی، فضا را برای ادامه ی حیات تحقیق و پژوهش، سنگین تر خواهد کرد. معیار سنجش مرجعیت شما چنانکه خودتان هم مطلعید همان خط کشی است که وزارت علوم برای اندازه گیری، رتبه بندی، ترفیع و ارتقای اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه ها از آن بهره می گیرد، حال آنکه همگی به ناکارآمدی و ضعف چنین معیاری واقفیم. با این ابزار نمی شود میزان دانش و معلومات کسی را سنجید و مرز دانستگی یا نادانستگی افراد را تعیین کرد. همه می دانیم که در میان اساتید ارجمند، یافت می شوند کسانی که چندان دست به قلم نیستند در عین حال اما، در حوزه ی تخصص خود، سرآمدند و معلوماتی سرشار دارند، بالعکس می توان کسانی را هم سراغ گرفت که مقاله، تألیف، ترجمه و آثار مکتوب فراوان دارند اما همه ی این ها با دانسته های شان انطباقی ندارد. هرچند البته خلاف این هم قابل اثبات است و بسیاری از اصحاب ارجمند آثار مکتوب، دانش و معلومات قابل احترامی هم دارند و چه بسا در حوزه ی خود، صاحب نظر و نظریه اند. از این ها گذشته، دلالت ضمنی این راستی آزمایی و تعیین مرجعیت آن است که دست اندرکاران خوش ذوق، فرض را بر این گذاشته اند که خود مرجع اند، و دیگران چیزی دیگر، که این هم البته تامل برانگیز است. به هر حال ضمن آرزوی توفیق برای دکتر خاقانی عزیز، به نظر می رسد توجه و عنایت به آیه کریمه ی "و امرهم شوری بینهم" و استفاده از آرا، نظرات و پیشنهادات دوستان، می تواند در این راه راهگشاتر و مفیدتر واقع شود. البته لازم می دانم در پایان یادآور شوم که بیان این مطالب بدان معنا نیست که نگارنده ی این سطور برای خود، جایگاهی علمی متصور است بلکه بالعکس، شاگردی و تتلمذ را توفیقی بی بدیل می داند.
با احترام
دکتر حسین ابویسانی دانشگاه خوارزمی
------------------------------------------
درود بر اساتید فرزانه صبح همگی بخیر
هر چند آنچه استاد پروینی عزیز فرموده اند ارزشمند است و گرانبها و شایسته تامل اما وضعیت حال ما نباید مانع هدف گذاری برای آینده باشد. بی تردید مرجعیت علمی در زبان عربی با وضعیت کنونی ما تناسبی ندارد و رسیدن به آن به نظر بنده حد اقل نیازمند به یک قرن تلاش با برنامه است اما اگر آغازی نباشد و بذری کاشته نشود گندمی درو نخواهد شد.
دکتر خداداد بحری - دانشگاه خلیج فارس بوشهر
------------------------------------------------
با سلام و سپاس از همکاران محترم آقایان دکتر پروینی، دکتر ابویسانی، دکتر بحری، خانم دکتر گنجی به خاطر نقدهای ارزشمندشان مطالب زیر را به اختصار تقدیم می کنم:
  1. بلافاصله پس از دریافت مطالب شما آن ها را برای ثبت و ماندگاری در سامانه انجمن به صفحه دیدگاه ها در مورد طرح مرجعیت منتقل کردم: http://arabiciran.ir/content/۶۰۳/
  2. متأسفانه سامانه انجمن به گونه ای است که در صفحه امور راهبردی و بین الملل که صفحه بارگذاری فایل های مرجعیت است بیش از ده فقره مطلب را نشان نمی دهد و با افزودن صفحات جدید صفحات قبلی به آرشیو مطالب منتقل می شود و چون در دسترس نیست برخی از دوستان همه آن ها را ندیده اند. مثلا جناب دکتر پروینی به خاطر نخواندن آن توضیحات تصور کرده اند ما می خواهیم هم اکنون نفرات برتر ۲۰ حوزه رشته عربی را دارای شأن مرجعیت بین المللی معرفی کنیم. خدمت ایشان عرض می کنم در مقدمه  شیوه نامه چنین آورده ایم:
(ایران اسلامی از دیرباز پایگاه بزرگ مرجعیت جهان اسلام در حوزة زبان و ادبیات عربی بوده است. شخصیت های برجسته ای مانند سیبویه، در حوزة صرف و نحو، جرجانی در حوزة بلاغت، ابوالفرج اصفهانی، در حوزة ادبیات عربی، راغب اصفهانی در حوزة لغت عربی، صاحب بن عباد در حوزة شعر عربی و خیل عظیمی از شاعران، ادیبان و نویسندگان عربی نویس و عربی سرای ایران در دوره های مختلف تاریخ اسلام جزو مراجع مسلم زبان و ادبیات عربی بوده اند
اما متأسفانه مدتی است این مرجعیت برای ایرانیان تقریبا از دست رفته، و عوامل مختلفی اعم از علمی، سیاسی، فرهنگی نقش آنان را در این حوزه کم رنگ نموده است. اگرچه در دوره معاصر نیز مفاخر بزرگی در زبان و ادبیات عربی در کشور داشته ایم، ولی متأسفانه به دلیل عدم ارتباط علمی گسترده با کشورهای عربی و اسلامی، مرجعیت آنان مورد وفاق برون مرزی نبوده است
با پیروزی انقلاب مبارک اسلامی در ۴۰ سال نخست انقلاب گام هایی ارزشمند برای بازگرداندن شکوه سابق به این حوزه در کشور برداشته شد. اما تا رسیدن به افق دوره های طلایی گذشته و فراتر رفتن از آن به سوی تأسیس تمدن نوین اسلامی به عنوان راهبرد اساسی و کلان و درازمدت در گام دوم انقلاب باید تلاش های فراوانی برای احیای مرجعیت ایران اسلامی صورت گیرد.)
این مقدمه نشان می دهد که ما با این طرح در واقع دنبال احیای مرجعیت ایران اسلامی در حوزه زبان و ادبیات عربی هستیم و طبیعی است این آرمانی است که نیل به آن نیاز به برنامه ریزی و تلاش جمعی دارد. جناب آقای دکتر پروینی قطعا با تلاش برای تحقق این آرمان مخالف نیستند. بنده جهاد علمی ایشان را برای دست یابی به نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی قدر می نهم و در راستای همین طرح مرجعیت می دانم که در حقیقت تلاش برای دستیابی به مرجعیت است.
  1. جناب دکتر ابویسانی فرموده اند:
(معیار سنجش مرجعیت شما چنانکه خودتان هم مطلعید همان خط کشی است که وزارت علوم برای اندازه گیری، رتبه بندی، ترفیع و ارتقای اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه ها از آن بهره می گیرد، حال آنکه همگی به ناکارآمدی و ضعف چنین معیاری واقفیم. با این ابزار نمی شود میزان دانش و معلومات کسی را سنجید و مرز دانستگی یا نادانستگی افراد را تعیین کرد. همه می دانیم که در میان اساتید ارجمند، یافت می شوند کسانی که چندان دست به قلم نیستند در عین حال اما، در حوزه ی تخصص خود، سرآمدند و معلوماتی سرشار دارند).
به نظرم ایشان اندکی زود قضاوت کرده اند. اولا از کجا برای ایشان ثابت شد معیارهای هیأت داوران ما برای تعیین افراد سرآمد پژوهشی همان معیارهای به قول ایشان ناکارآمد وزارت علوم است؟ ثانیا برادر ارجمند اگر این معیارها ناکارآمد است چه نهادی بهتر از یک انجمن علمی می تواند و بلکه موظف است به اصلاح این معیارها بپردازد؟ دکترجان می توانیم با همفکری و هم افزایی معیارهای بهتری را به بحث بگذاریم. مهم این است که پیشاپیش این أمل بصیص در نطفه خفه نشود چون نهاد دیگری نیست که بجای من و شما و ما و شما و همه افراد این خانواده بزرگ به فکر ارتقاء وضع موجود و نزدیک شدنبه وضع مطلوب باشد.
  1. همکار ارجمند سرکار خانم گنجی فرموده اند:
(امروزه در هیچیک از کشورهای پیشرفته اشخاص را به عنوان مرجع علم معرفی نمی کنند و اگر مرجعیتی هم باشد، برای مؤسسات علمی بر اساس معیارهای شناخته شده بین المللی است.)
خواهر گرامی مؤسسات علمی در دنیا فقط بستری برای رشد و شکوفایی استعدادهای علمی هستند. اما آن که در دنیای ما مورد تشویق قرار می گیرد افرادند نه مؤسسات. جایزه نوبل افراد را به خاطر نوآوری در نظریه های علمی یا ادبی تشویق می کند. جشنواره سینمایی کن همین کار را می کند. جشنواره خوارزمی خودمان همین کار را می کند.جشنواره عربی کتارا در حوزه داستان همین کار را می کند. طرح چهره های ماندگار در کشور ما مرحوم دکتر حریرچی را معرفی و تشویق کرد نه گروه عربی دانشگاه تهران یعنی نهاد محل کار ایشان را. و موارد فراوانی از این دست.
ایشان همچنین فرموده اند: (در ارزیابی کارنامه اشخاص و مؤسسات، عدم ارزیابی توانش آموزش و تعلیم تربیت، و سنجش قدرت کارآفرینی و کارآمد سازی خطایی گزاف است و انتشارات خالی از نوآوری و بومی سازی مرجعیت آور نیست). خدمتشان عرض می کنم همه قبول دارند که آموزش و پژوهش دو مقوله متفاوت است و در کشور ما هم در وزارت علوم هم سرآمدان آموزشی در هفته معلم و هم سرآمدان پژوهشی در هفته پژوهش شناسایی و تقدیر می شوند.
ایشان فرموده اند: (فرض کنیم چارچوب تعیین شده درست باشد و فرض کنیم متخصصان شایسته ای شناسایی شوند، نتیجه چیست؟! این کار پر زحمت و پر ماجرا چه کمکی به پیشرفت، همگرایی و توسعه رشته می کند؟!). خواهر گرامی شناسایی متخصصان شایسته و تقدیر از آن ها اولا تقدیر از جهادگران عرصه علمی است. آیا فقط ورزشکاران و سلبریتی ها باید در این کشور بولد شوند؟ ثانیا ما در این طرح بیش از تشویق افراد سرآمد به دنبال تعیین مرزهای دانش هستیم تا پژوهشگران جوان ما بدانند گام بعدی برای نوآوری و گشودن افق های نوین علمی چیست.
  1. اینجانب به شما قول می دهم کار را با عقل جمعی به پیش ببرم و هر پیشنهادی که کمترین کمکی به اصلاح شیوه نامه و برنامه های در دست اقدام بکند برچشم خود بگذارم. صفحات این طرح در سایت انجمن مانند شیوه نامه و اهداف و .... پیوسته با بازخوردها و نظرات ارزشمند شما در دست بازسازی و بازنگری است و این طور نیست که همه چیز تمام شده باشد.
  2. اصرار بر شرکت در فراخوان با ارسال فرم مربوط به معنی ادعای سرآمدی شرکت کنندگان نیست که با تواضع خود را از آن معاف کنید بلکه برای شناسایی نیروهای موجود در کشور در ۲۰ حوزه تخصصی است که غیر از بحث مرجعیت برای داوری ها و فعالیت های علمی دسته جمعی بسیار مؤثر است.
  3. دوستان عزیز! این طرح اگرچه توسط بنده حقیر پیشنهاد شده است اما به لطف خدا تا کنون توسط چهار مرجع معتبر علمی رشته ما (انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، گروه عربی شورای متون پژوهشگاه علوم انسانی، گروه عربی سازمان سمت و کارگروه تخصصی زبان عربی وزارت عتف) در جلسات این چهار نهاد به تفصیل بررسی و واکاوی و مصوب شده است. مصوبات را در صفحه  حامیان طرح ببینید: 
بنابراین استدعای مخلصانه بنده از همه شما عزیزان این است که این موضوع را دیگر یک ایده شخصی محسوب نکنید. این طرحی است که مشروعیت خود را با تصویب چهار نهاد مرتبط به رشته عربی به لطف خدا به دست آورده و ان شاء الله به قوت اجرا خواهد شد. بکوشید با همدلی و عشق دست یاری ما را بگیرید و در وانفسای بی دغدغگی و انزوای خانواده زبان عربی به این تلاش علمی کمک کنید. البته در تلاشیم حمایت نهادهای بالاتری را نیز به دست آوریم از جمله کمیسیون انجمن های علمی کشور، بنیاد نخبگان، و در گام های بعدی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
این بنده ناقابل از حضرت حق برای خدمت به جامعه علمی کشورمان استمداد و روی کمک همه شما بویژه با ارسال فرم فراخوان حساب می کنم.
برادر کوچک شما. خاقانی
 
 
---------------------------------------------------------------
جناب آقای دکتر خاقانی عزیز
ضمن عرض سلام و تبریکات صمیمانه و تشکر از آرمان گرایی جنابعالی
حقیقتا سخنان آقای دکتر مالک عبدی و در پی آن سخنان دکتر یوسفی جای تامل دارد مرجعیت وقتی معنا پیدا می کند که ما آماری از وضعیت موجود زبان و ادبیات عربی در ایران و بیش از ۲۵ کشور غرب زبان و کارهای علمی آنها داشته باشیم و جایگاه واقعی خودمان را بدانیم سپس خود را مرجع بنامیم یا بدانیم تکیه بر آثار فاخر گذشتگانمان هم نمی تواند ما را قانع کند که خود را مرجع اعلام کنیم چراکه مصداق این سخن حکیمانه است که: گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
از طرف دیگر حضرتعالی در همایش مدیران گروههای سراسر جهان که برایش زیاد زحمت کشیده بودید در قالب حکایتی از معلم آمریکایی خودتان - اگر اشتباه نکنم- اعلام کردید که ایشون رمز پیشرفت آمریکایی ها را در این میدانست که آنها گذشته و میراث فرهنگی و تمدنی نداشته اند لذا همیشه به آینده فکر می کردند حال این سخن چقدر درست باشد یا نه  جای تامل دارد  بنابراین ما در چنین وضعیتی بیائیم خودمان را مرجع اعلام کنیم یا حتی بگوئیم می خواهیم به مرجعیت برسیم به شعار نزدیکتر است تا واقعیت به جای آن بیاییم واقع بینانه بیندیشیم و عمل بکنیم مطمئن باشیم این عنوان پرطمطراق را دانشمندان و محافل علمی جهان بشنوند  تصور خوبی از ما نخواهند داشت لذا ضمن احترام به دغدغه های شما برادر عزیز پیشنهاد دوستان یاد شده و سایر دوستان را جدی بگیرید.  با تجدید تحیت و احترام 
پروینی

------------------------------------
آقای دکتر مالک عبدی از دانشگاه ایلام:

مع التحیات. قبل أن نحصل علی مجموعة من الأسماء التی تتسم بسمة المرجعیة أو الریادة العلمیة یجب أن نحدد تعریفا واضحا لهذه المرجعیة، فکما أن عربیا علی وجه الأرض لایستطیع الیوم  أن یدعی مثل ما أوتی الفرس فی القرون السالفة من مهارات و قدرات فائقة فی علوم العربیة ولا یجوز له التنکر لهذا الفضل العریق،فإنه من الصعب کذلک أن نقدم تعریفا دقیقا بکل مواصفات هذه المرجعیة التی من شأنها أن تضم أسماء تکون لهم الأسبقیةوالألمعیة والفضل  المحسودعلیه فی هذه المجالات العشرین.فکلنا نعلم أن أحدنا لایسوغ بل لا یجوزله أن یدعی فی مجال من مجالات العلم فضلا" أو فلسفة وذلک بتولید عدد من المقالات المنشورة داخلیا وخارجیا و بتألیف عدة مجلدات من الکتب التعلیمیة البسیطة المصنفة لجامعات پیام نور أو سمت أو غیرهما،فأین هذه المنشورات من الإنجازات التی حصلت علی یدی إبراهیم أنیس وأحمدمختارعمر و سید قطب وعبدالسلام المسدی وشوقی ضیف و إدواردسعید ومن إلیهم . . . فی مجالاتهم المحددة؟ أنا طبعا لا أتحیز إلی  فئة خاصة بعینها من عرب ولا عجم ولا أرفع لأحدهما رایة من دون رویة،ولکن قولی یتلخص فی أن نحافظ علی موروثنا الباهر الغنی،و أن لا ننسب إلی أنفسنا ما یکون فی أیدی غیرنا حالیا، ومن الصعب جدا تحدید لائحة فی الظروف الراهنة بأسماء ألمعیین أو عمالقة أوأفذاذ علمیین یحرز لهم التخصص والتفوق التام فی واحد من هذه الحقول العلمیةوالمعرفیة فی الأوساط العربیة والعالمیة،إلا أن نرتد علی أعقابنا و نتخذ من المقالات المحکمة معیارا جدیدا للفصل بین المرجعی وغیره و هذا خطأ ثان. وشکرا . وعذرا علی الإطالة
 أخوکم د. مالک العبدی من جامعة إیلام رقم هذه السطور. وشکرا

برادر ارجمند آقای دکتر مالک عبدی
با سلام و سپاس مطالب زیر را خدمتتان عرض می کنم:
  1. از شما به خاطر این که اولین نقد را نسبت به این طرح فرستادید و چراغ اول را برافروختید سپاسگذارم. بنده بلافاصله انجام وظیفه کردم و نقد شما را روی صفحه انجمن گذاشتم.
  2. خانم دکتر مهاخیربک یک استاد برجسته لبنانی و رئیس هیأت دانشگاه لبنان که در همایش اردیبهشت پارسال شرکت کرده بود در سخنان خود گفت شما حقیقتا فرزندان سیبویه هستید و من به ایرانیان بیشتر از عرب ها به افراشتن این پرچم امیدوارم. همکار گرامی وقتی ملت سربلند ایران در گذشته پرچم مرجعیت زبان و ادب عربی را بی رقیب در اختیار داشته است چرا از این که بار دیگر فرزندان رشید این مرز و بوم وارد میدان شوند و مجددا افتخار بیافرینند نا امید باشیم.
  3. فرموده اید چه کس از همکاران ما می تواند کارهای پژوهشی خود را با کارهای إبراهیم أنیس وأحمدمختارعمر و سید قطب وعبدالسلام المسدی وشوقی ضیف و إدواردسعید برابر بداند و داعیه مرجعیت داشته باشد. اولا ما نباید مفاخر بزرگ علمی و ادبی خود را در این حوزه فراموش کنیم شخصیت هایی مانند فروزانفر و همایی و در روزگار خود ما مرحوم دکتر حریرچی و جناب دکتر آذرشب و دکتر آذرنوش و دکتر نجفی و.... نباید فقط مرغ همسایه غاز باشد.
  4. هدف ما از تعیین مصادیق مرجعیت در ایران منافاتی با این ندارد که استادان نظریه پرداز و اهل فکر ما حتما باید در حد مراجع جهانی باشند. اینجانب الان مدیر کارگروه تخصصی زبان و ادبیات عربی در وزارت عتف هستم. هر سال از این کارگروه و نیز از دانشگاه های کشور می خواهند سرآمدهای آموزشی خود در رشته های مختلف برای مراسم هفته معلم و سرآمدهای پژوهشی خود را برای هفته پژوهش معرفی کنند تا پس از امتیازبندی (داوری) کارهایشان برگزیده ها در سطح ملی انتخاب و مورد تقدی قرار گیرند. وقتی برگزیده های ملی مثلا در رشته فیزیک یا زبانشناسی اعلام و مورد تقدیر قرار می گیرند اصلا به این معنی نیست که آنان همتراز مراجع جهانی در این حوزه ها هستند. بلکه این به معنی تشویق توان داخلی و بسترسازی برای نزدیک شدن به رقابت جهانی است. ما نیز در طرح مرجعیت اولا هدفمان تشویق سرآمدهای داخلی است حتی اگر با نام هایی که شما مثال زدید فاصله فراوان داشته باشند. ثانیا برای این است که بدانیم سرآمد ما در یک حوزه مثلا نشانه شناسی یا صرف و نحو یا ادبیات داستانی چقدر با سرآمد جهانی فاصله دارد. سرآمد ملی ما در رشته وزنه برداری باید تشویق شود حتی اگر با رکورددار وزنه برداری جهانی فاصله داشته باشد.
  5. فرموده اید: قولی یتلخص فی أن نحافظ علی موروثنا الباهر الغنی،و أن لا ننسب إلی أنفسنا ما یکون فی أیدی غیرنا حالیا. برادر عزیز! وظیفه ما صرفا اتکا به میراث کهن غنی نیست . گیرم پدر تو بود فاضل را بهتر از من می دانید . خدا هم فرمود إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم. آشنایی با میراث کهن فقط این مقدار ارزشمند است که بدانیم پدران ما توانستند پس ما هم می توانیم. رحم الله امرأ علم من أین وفی أین وإلی أین.
  6. فرموده اید: من الصعب جدا تحدید لائحة فی الظروف الراهنة بأسماء ألمعیین أو عمالقة أوأفذاذ علمیین یحرز لهم التخصص والتفوق التام فی واحد من هذه الحقول العلمیةوالمعرفیة فی الأوساط العربیة والعالمیة،إلا أن نرتد علی أعقابنا و نتخذ من المقالات المحکمة معیارا جدیدا للفصل بین المرجعی وغیره و هذا خطأ ثان. بنده نیز با شما در مورد حساسیت انتخاب فرد سرآمد در هریک از ۲۰ حوزه اعلام شده موافقم اما همه می دانیم کودکی که زمین نخورد راه رفتن نمی آموزد. بدون شک در اولین تجربه ما برای اجرای مرجعیت نقاط ضعفی خواهد بود. اما می توان از آنها کمک گرفت و با عقل جمعی و با روش آزمون و خطا کار را به پیش برد. اطلاع بنده از اوضاع رشته عربی در کشورهای عربی کم نیست. و شما هم می دانید که جوایزی در این و آن کشور برای تشویق شاعران و ادیبان و پژوهشگران عرصه زبان و  ادبیات عربی گذاشته اند اما ایده تعیین مرزهای دانش در رشته زبان و ادبیات عربی اول در سطح ملی و سپس در سطح بین المللی ابتکار طرح ما است که فکر نمی کنم سابقه ای در جایی داشته باشد.
  7. حتی اگر بخصوص در سالیان آغازین ما داوران منتخب این طرح در تعیین سرآمدان پژوهشی در ۲۰ حوزه اعلام شده کاملا درست عمل نکنند یا خطا کنند خود این خطا روشن می کند که کجای کار ما عیب دارد. اگر نیت ما خیر باشد خدا به ما قول کمک داده است: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. ما چاره ای نداریم جز این که بدانیم در هر حوزه تخصصی ما الآن در کشور چه کس و در دنیا چه کس حرف اول را می زند. تعیین مرزهای دانش در جوایز نوبل و جوایز کن و سازوکارهای مشابهی در همه حوزه های علمی و ادبی در جهان جریان دارد.
  8. حتی با فرض کار نیم بند و ناقص در اجرای این طرح کمترین ارزش کار این است که بخصوص استادیاران جوان علاقه مند به یک حوزه مانند ادبیات تطبیقی هم دیگر را پیدا کنند و با یکدیگر همفکری و هم افزایی علمی کنند. این برادر ناقابل شما یکی کاستی های بزرگ خانواده زبان و ادبیات عربی در فرار از کارهای تیمی و تمرکز بر فعالیت های فردی می داند و گاه به این می اندیشد که نکند خدای ناکرده خانواده زبان وادبیات عربی کشور ما مشمول حکم سید جمال الدین اسدآبادی شوند که در مورد عرب ها گفت: اتفق العرب علی أن لایتفقوا.
  9. ممکن است دوستانی در انجام اصل این طرح با ما موافق باشند ولی در مشروعیت و وجاهت متولیان آن تردید داشته باشند. در این مورد عرض می کنم اولا اگر انجام این کار لازم است بالاخره باید دست کسی را که برای انجام آن آستین بالا زده گرفت و کمک کرد که کار زمین نماند، ثانیا در همه جای دنیا حتی در پیشرفته ترین نظام های آموزشی و پژوهشی آمریکا و فرانسه و ... انجمن های علمی که مؤسساتی مردم نهاد و غیر دولتی محسوب می شوند بهترین بستر برای کارهای بزرگ و فاخرند و نباید از دولت ها انتظار داشت که رشته این امور را در دست داشته باشند.
با پوزش از اطاله کلام که به خاطر دریافت اولین نقد و پاسداشت این نقد انجام شد، امیدوارم همه همکاران به این طرح بپیوندند و حتی اگر خود را در مظان سرآمدی نمی بینند برای تکمیل جورچین (پازل) ۲۰ حوزه اعلام شده فرم فراخوان را برای ما بفرستندبیایید با حافظ همنوا شویم و از دوستان معاشر برای این تلاش علمی مدد جوییم:
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

 
با تشکر مجدد از آقای دکتر مالک عبدی از دانشگاه ایلام

مدیر طرح - محمد خاقانی اصفهانی
 
نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی:
http://arabiciran.ir/find-1.114.603.fa.html
برگشت به اصل مطلب