انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی- امور بین الملل و راهبردی
پرسش و انتقاد از شما، پاسخ و توضيح از مدير طرح

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1399/1/31 | 


پرسش و انتقاد از شما، پاسخ و توضیح از مدیر طرح
 
 (مدیر طرح متعهد است اشکالات و انتقادات همکاران را یا بپذیرد و اعمال کند، یا در این صفحه پاسخ دهد)

مقدمه

دوستان سلام.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
طرح: نشان مرجعیت در زبان و ادبیات عربی یک حرکت علمی بین المللی پرنشاط برای شکستن طلسم ارتباط فعال میان همه متخصصان زبان و ادبیات عربی در سراسر جهان است. 
برنامه های این طرح شامل ۷ گام است که گام اول آن عضویت و شناسایی همه دارندگان مدرک دکتری عربی در سراسر جهان و دسته بندی آن ها در ۲۰ گروه تخصصی بر اساس تخصص های موجود در این رشته است. 
در گام های بعدی با غربالگری افراد محدودی که در کشور بهترین ابداعات پژوهشی را در یکی از ۲۰ حوزه مزبور داشته اند نشان درجه ۳ و کسانی که در سطح همه استادان زبان عربی دنیا بهترینند نشان درجه ۲ و کسانی که در سطح جهان دارای بهترین ایده علمی در یکی از حوزه های مزبورند نشان درجه ۱ در یک نشست بین المللی نشان مرجعیت علمی را در ایران اسلامی، ایران سرافراز و ایرانی که مرجعیت بلامنازعش در این حوزه مدت هاست به کما رفته است دریافت خواهند کرد. 
با این طرح نه تنها برای نخستین بار در یک برنامه منسجم بین المللی بزرگان و شایستگان خانواده بزرگ زبان عربی در دنیا مورد تکریم قرار می گیرند، بلکه مرزهای دانش در هریک از ۲۰ حوزه تخصصی دقیقا ترسیم می شود تا همه پژوهشگران بویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در تدوین رساله های خود بدانند تازه ترین و قوی ترین نظریه علمی کدام است، و گام بعدی در گسترش مرزهای دانش در رشته ما چیست.
بنابراین تکریم از نوآوران این رشته در سه سطح ملی، بیناعربی، و بین المللی در واقع هدف فرعی ماست، و هدف اصلی ما ارزشی والاتر یعنی ترسیم مرزهای دانش برای گسترش آن هاست. 
در طرح نشان مرجعیت، گزینش افراد برای اعطای نشان، در هر سه سطح مذکور، نه به صورت فرمایشی، و نه به شکل ارزشیابی کمی مثل تعداد کتب و مقالات، بلکه به شکل کیفی، و با مشارکت همه اعضای گروه های تخصصی که تمام افراد ثبت نام کننده در این طرح هستند انجام خواهد شد. این ابتکار تا کنون در هیچ رشته ای در جهان انجام نشده و به یاری خدا به نام جمهوری اسلامی ایران ثبت و الگویی برای سایر رشته ها در جهان قرار خواهد گرفت. بازخوردهایی که در روزهای اندک آغاز این طرح دریافت کرده ایم و حمایت همه جانبه استادان بزرگ کشورهای مختلف نویدبخش آینده ای بسیار درخشان برای این ابتکار است.
خواهش ما از شما این است که به این پویش علمی بین المللی بپیوندید و به صورت های زیر ما را در تحقق این آرمان بزرگ کمک کنید.
۱. اگر دارای مدرک دکتری زبان و ادبیات عربی هستید فورا در عرض یک دقیقه در پیوند بالا ثبت نام کنید.
۲. این اطلاعیه را برای دعوت همه واجدان شرایط که می شناسید بفرستید و آنان را به ثبت نام ترغیب کنید.
۳. با مراجعه با پایگاه های گروه های عربی در سراسر جهان پست الکترونیک و اطلاعات مدیران و استادان این گروه ها را استخراج کنید و برای دعوت آنها این اطلاعات را برای اینجانب بفرستید.
پیوند زیر برای ثبت نام برخط در طرح نشان مرجعیت در زبان و ادبیات عربی است که مخصوص دارندگان دکتری زبان و ادبیات عربی در ایران و جهان است:
http://arabiciran.ir/dform/۱۱/۱۶/
پیوند زیر هم برای عضویت در گروه ایرانیان در این طرح است که عضویت در آن آزاد است:

https://chat.whatsapp.com/BzZWel۲MPm۱۵VeLTNWlNtD


با سپاس از همه شما
خادم شما و مدیر طرح
محمد خاقانی اصفهانی

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

همکاران ارجمند!

با سلام و احترام و با ابراز مسرت از تصویب طرح نشان مرجعیت در زبان و ادبیات عربی، این صفحه را به طرح پرسش ها، ابهامات، و انتقادات شما از این برنامه اختصاص دادیم. این بنده ناقابل به خوبی می دانم این طرح باید برای اجرای درست مشکلات فراوانی را پشت سر بگذارد که موارد زیر از مهم ترین آن هاست:


مهم ترین موانع اجرای طرح:
  1. روحیه تواضع علمی به عنوان یک ارزش والا در میان همکاران که مانع از مطرح کردن خود و داشتن ادعای مرجعیت در یک حوزه تخصصی می شود.
  2. نبود انگیزه کار جمعی در میان برخی همکاران محترم،
  3. نداشتن نمونه و مشابه در: سایر رشته های علمی کشورمان، در رشته های عربی جهان عرب، و در هیچ رشته ای در جهان
اینجانب پیش از پاسخ به پرسش ها و انتقادات شما، موارد زیر را از نقاط قوت این طرح می دانم:


مهم ترین نقاط قوت طرح:
  1. تأیید و تصویب این طرح توسط همه نهادهای رسمی تصمیم گیرنده در حوزه زبان و ادبیات عربی که عبارتند از: انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، کارگروه تخصصی زبان عربی وزارت عتف، گروه عربی شورای متون پژوهشگاه علوم انسانی، و گروه عربی سازمان سمت. به نظر می رسد این نخستین بار است که چهار نهاد مزبور برای اجرای یک کلان پروژه ملی / بین المللی با یکدیگر به توافق رسیده و برای اجرای آن تفاهم نامه امضا کرده اند.
  2. آشنایی همکاران با افراد هم تخصص خود در داخل و خارج برای هم افزایی ها و طرح های پژوهشی تیمی و انتخاب داوران برای ارزیابی مقالات یا جلسات دفاع.
  3. حمایت تمام قد بسیاری از همکاران داخل و بسیاری کشورها بویژه عراق، لبنان، سوریه، ترکیه، الجزایر، مغرب، فرانسه و... و اقدام آن ها به ثبت نام در گام اول و ثبت نام برخی از آنان در گام دوم،
  4. ارزشمند بودن اقدام یک انجمن علمی دانشگاهی ایرانی به اجرای طرحی علمی بین المللی که در صورت حمایت همکاران ارجمند به امید خدا می تواند گامی بزرگ برای بازتولید مرجعیت کشور عزیزمان در حوزه زبان و ادبیات عربی باشد.
  5. امکان تسرّی این برنامه به سایر انجمن ها و رشته های علمی کشور بر اساس قول شفاهی دبیر محترم کمیسیون انجمن های علمی کشور (به شرط اجرای موفق آن در یک دوره)
  6. امکان جلب حمایت نهادهای اثرگذار داخلی به ویژه بنیاد نخبگان، و مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در داخل، و نهادهای علمی بین المللی مانند یونسکو و آیسسکو در خارج که در دستور کار مدیریت طرح قرار دارد.
  7. استفاده از امتیاز علمی این طرخ توسط کسانی که به رتبه مرجعیت علمی در یک حوزه می رسند در ارتقاء رتبه همکاران محترم.(این امتیاز هم اکنون با عنوان دریافت جوایز علمی ملی یا بین المللی در جدول ارتقاء رسمیت دارد)
  8. با اجرای این طرح دقیقا مشخص می شود که آخرین نظریه علمی در مورد هر یک از ۲۰ حوزه تخصصی اعم از نظریات پژوهشگران غربی یا عرب یا ایرانی کدام است. تبیین روشن و دقیق آخرین نظریات علمی موجه و مورد پذیرش جامعة علمی که در حقیقت ترسیم کنندة مرز دانش در آن حوزه است. مرزهای دانش در همة رشته ها شناور است. رحمت ایزدی شامل کسانی می شوند که در امروز زندگی کنند (به نظر این بنده در مرز دانش زندگی کنند) نه در دیروز و پریروز آن: (رحم الله امرأ علم من أین وفی أین وإلی أین). آنان که مرز دانش را نمی شناسند تنشان در دنیای امروز است ولی جانشان اسیر دنیای دیروز. نسبت ما با گذشته و با سیبویه و جرجانی و ملاصدرا و طباطبائی تنها در حد شناخت گذشته است. قرآن به ما آموخته است که پیوسته در حال گسترش مرزهای دانش و به تعبیر قرآن: در حال شکستن مرزهای دانش باشیم. این خوانشی مثبت از این آیة ارزشمند است: ((بل یرید الإنسان لیفجر أمامه)) این هویت انسان است که در حال فجر و شکاف مرزهای پیش رو باشد. فعل یفجر مضارع است که متعلق به حال و استقبال است. آن هم نه فردای نزدیک، که او باید به دورترین فرداها و فرادست ها بیندیشد: ((یسأل أیان یوم القیامة)) (هرچند این آیه خوانشی منفی هم دارد اگر حمل بر فجور شود). چقدر ارزنده است که شما همکاران گرامی برای نخستین بار در تاریخ رشته خود دست به دست هم دهید و مرز دانش را در سبک شناسی عربی، ادبیات تطبیقی عربی، صرف و نحو عربی، آموزش ادبیات عربی و.... تعریف کنید و در یک سامانه مرزهای ۲۰ حوزه تخصصی رشته خود را به پژوهشگران بویژه دانشجویان دکتری معرفی کنید. نویسندة این سطور در صورت دستیابی به این هدف آن افتخار خدمت در این فرایند را بزرگترین افتخار زندگی خود می داند، و دست یاری به سوی همة شما دراز می کند.
----------------------------------------------
پرسش و انتقاد از شما، پاسخ و توضیح از مدیر طرح:
---------------------------------------

 

پرسش اول: این طرح نه سابقه ملی دارد، نه سابقه بین المللی!

نشان ها و جوایز علمی هم در کشور ما و همه کشورهای جهان در سطح ملی و هم در سطح بین المللی به وفور یافت می شوند. اما این جوایز به یک نفر از یک رشته اختصاص داده می شود مانند جایزه نوبل در سطح بین المللی، یا مثلا استاد سرآمد پژوهشی که هر ساله در هفته پژوهش توسط معاونت پژوهش و فناوری وزارت عتف با انتخاب از میان نفرات برتر دانشگاه های کشور برگزیده و مورد تقدیر قرار می گیرد. اما این که یک رشته علمی به ۲۰ حوزه  تخصصی تقسیم و سرآمد هریک مورد تشویق و اعطای جایزه قرار گیرد در هیچ جای جهان سابقه ندارد. چرا به کاری که مسبوق به هیچ سابقه ای نیست دست زده اید
پاسخ:
اولا این که این طرح با این ویژگی ها در هیچ جای جهان سابقه ندارد ذاتاً یک نقطه ضعف نیست، بلکه اگر تابع مبانی علمی و منطقی و موجه باشد می تواند به عنوان یک ابتکار کشور عزیزمان افتخارانگیز باشد. همیشه که نباید مقلّد طرح های دیگران باشیم!
ثانیا وقتی از یک رشته فقط یک نفر به عنوان سرآمد انتخاب می شود آن سرآمد به خاطر کارهای شاخصی که در یک حوزه انجام داده انتخاب شده است. این باعث می شود که کارهای شاخصی که در سایر حوزه های آن رشته انجام شده فقط به خاطر این که در آن حد شاخص نبوده انتخاب نشود و مورد معرفی قرار نگیرد. به علاوه انتخاب یک سرآمد از یک رشته در کشور یا در جهان هرچند ارزشمند است اما باب رقابت را از بسیاری پژوهشگران دیگر بویژه جوانان مبتکر پژوهشگر که در یک عرصة جزئی کارهای شایانی کرده اند می بندد. تعیین ۲۰ حوزه در رشته عربی و تلاش برای شناسایی یک سرآمد در هریک از آن ها بی شباهت به اعلام سرآمدی کشتی گیرانی نیست که در هر وزن (وزن های مختلف) یا شناگرانی که در تخصص های مختلف شنا برگزیده و مورد تشویق قرار می گیرند نیست.

 
پرسش دوم: چه تضمینی برای اجرای موفق این طرح وجود دارد؟

      این طرح طرحی است نفس گیر و بسیاری از اعضای هیأت علمی و به طور کلی دارندگان مدرک دکتری عربی را درگیر می کند. نمونه اجرا شده ای هم ندارد که طبق آن پیش برود. اگر این طرح شکست بخورد هم باعث سرخوردگی همه کسانی خواهد شد که در آن شرکت کرده اند، و هم نقطه ضعفی برای انجمن ایرانی زبان عربی و سایر نهادهای همکار می شود.

        پاسخ:
      اولا ما در آغاز این طرح خالصانه به خدای بزرگ توکل کرده ایم، و طعم شیرین این اعتماد را هم در پیش چشیده ایم. خدای بزرگ قول داده است که در صورت خلوص نیت و کار برای رضای او کمک کند و یاریگران جبهه خود را تنها نگذارد.
 ثانیا: اعضای محترم شوراهای چهار نهاد برگزارکننده و همکار در جلسات فراوان ابعاد این طرح را بررسی کرده و پس از حصول اطمینان از وجاهت این طرح آن را تصویب کرده اند. این چهار نهاد متعهد شده اند با تمان توان از اجرای آن حمایت کنند.
ثالثا: همیشه برداشتن گام های بزرگ چه فردی و چه دسته جمعی همراه با ریسک است. ریسک پذیری شرط ورود به عرصه های نو و کارهای بزرگ است. وحشت از روشن نبودن فراز و نشیب های چنین کاری شایسته انسان های بزرگ نیست.
همت بلند دار که مردان روزگار         با همت بلند به جایی رسیده اند
مهتری گر به کام شیر در است          شو خطر کن ز کام شیر بجوی
        رابعاً برنامه نشان مرجعیت در ۷ گام طراحی شده است. گیرم که نتوانیم خدای ناکرده به گام هفتم برسیم. در این صورت از دستاوردهای گام های اجرا شده استفاده و خدا را شکر می کنیم. دست کم گام اول هیچ ریسکی ندارد. اطلاعات تخصص های دارندگان مدرک دکتری عربی در ایران و جهان در حد بالای جمع آوری و در تخصص های مختلف تقسیم می شود. همین گام برای اطلاع هر متخصص عربی از حوزه کاری سایر همکاران خود بسیار قابل استفاده است. هم برای انتخاب داوران و هم برای فعالیت های علمی پژوهشی مشترک.


 
---------------------------------

پرسش سوم: چه تضمینی هست که دارندگان برترین ایده های پژوهشی در این طرح شرکت کنند؟

پاسخ:
درست است: به احتمال بالا برخی همکاران بویژه پیش کسوتان یا بزرگانی که با ایده های علمی خود در جامعه علمی به عنوان سرآمد شناخته شده اند در این طرح شرکت نمی کنند، چون برخی معرفی خود به عنوان سرآمد را به هیچ روی برنمی تابند و آن را در تعارض با تواضع علمی به عنوان یک ارزش اخلاقی والا می دانند،  یا نیازی به کسب وجاهت علمی از این طریق، و امتیازات مربوط به ارتقاء ندارند، اما:
اولاً: ما نامزدی همکاران را در این طرح منافی تواضع علمی و اخلاقی نمی دانیم. اگر چنین باشد باید با تکمیل جدول امتیازات ارتقاء، شرکت در برنامه های انتخاب سرآمد آموزشی یا پژوهشی، شرکت در المپیادهای علمی، و همة رقابت های شناخته شده در سطح جهان مخالف باشیم.
ثانیاً: دست کم شرکت همة دارندگان دکتری زبان و ادبیات عربی در گام اول از شایبة عدم تواضع علمی مبراست، چون گام اول متضمن هیچ ادعای مرجعیت یا سرآمدی نیست.
ثالثاً: در برگ نامة گام دوم از داوطلبان خواسته شده در صورتی که فردی را غیر از خود شایستة معرفی به عنوان مرجع یا سرآمد آن حوزه می دانند معرفی کنند.
رابعاً: پس از تکمیل جدول گام اول و تشکیل ۲۰ تیم تخصصی، همه اعضای هریک از تیم ها برای تعیین نامزدهای احراز لقب مرجعیت در یک حوزه تخصصی در فرایند انتخاب مرجع شرکت می کنند، و این فرایند منحصر به بررسی پرونده کسانی که خود را نامزد مرجعیت کرده اند نیست.


پرسش چهارم: چرا با وجود اهمیت آموزش این طرح صرفاً بر پژوهش بنا شده است؟
پاسخ:
درست است که موضوع آموزش به اندازة پژوهش مهم است. ولی به این دلیل آموزش و معرفی سرآمدان آموزشی ابدا در دستور کار این طرح نیست که آن مقوله ربطی به گسترش مرزهای دانش ندارد. سرآمدی در آموزش سرآمدی در انتقال ایدة دیگران به فرزندان دیگران است. اما سرآمدی پژوهشی سرآمدی در تولید اندیشه و آفرینش فکر است و این هدف ما از برنامة نشان مرجعیت است.

 
-------------------------------------

پرسش پنجم: هدف شما معرفی مرجع در حوه های زبان و ادبیات عربی است، در حالی که ذات رشته های علوم انسانی با موضوع مرجعیت منافات دارد.

به همان اندازه که بین رشته ای دیدن زبان و ادبیات عربی را مثبت و مفید میدانم، موضوع و عنوان مرجعیت را منفی و در ضدیت با طرح نخست ارزیابی میکنم. موضوع مرجعیت و مرجعیت گذاری به عنوان طرحی از قبل برنامه ریزی شده، به ویژه در علوم انسانی به هیچ وجه معنادار نیست، چه بسا صاحبنظری سالها در باب یک مساله ای قلم فرسوده و زحمت کشیده ولی درست از جانب صاحبنظری دیگر مورد هجمه و حمله قرار می گیرد. علوم انسانی به  صورت ماهوی چنین اند چون بحث، بحث انسان است با پیچیدگی های خاص خود، بی تردید هریک از این دو بزرگوار بخشی از یک حقیقت واحد را بازگو می کنند، همانطور که در متن هم فرموده اید این طرح با این ویژگی در هیچ جای دنیا سابقه ندارد! چرا؟ بنده فکر میکنم دلیلش این است که مرجعیت و مرجعیت گذاری در علوم و بویژه علوم انسانی تبعات منفی بسیاری خواهد داشت و مسیر را به کلی منحرف خواهد کرد. اصلاً مرجعیت گذاری با کدام شاخص و کدام ملاک!
در حوزه زبان و ادبیات عربی در دوره معاصر حداقل بنده کسی را نمیشناسم که در یک حوزه خاص، نظریه پردازی کرده یا حداقل مفهومی را به مفاهیم جهانی افزوده باشد، اگر خطا می گویم دوستان تصحیح بفرمایند. آبشخور بسیاری از متون و رساله های دانشگاهی در جاهای دیگری ریشه دارد.
 

پاسخ:

با شما موافقیم که علوم انسانی پیچیدگی هایی به مراتب بیشتر از علوم پایه و فنی مهندسی دارد که دلیلش پیچیدگی های بیشتر موضوع آنها یعنی انسان است.
اما به قطع و یقین، علوم انسانی اگر بیشتر از سایر علوم به نظریه پردازی نیاز نداشته باشد قطعا کمتر از آن ها نیازمند نیست. اساسا قوام همه علوم انسانی و غیر انسانی به نظریه پردازی است چون مدار هر علمی برپایه اصولی متقن و موجه است که با نظریه پردازی به دست می آید. پیچیدگی علوم انسانی گرچه مستلزم دقت بیشتر در تدوین نظریه است اما آن را از نظریه بی نیاز نمی کند. شما به عنوان استاد راهنمای دانشجویان خود از آنان می خواهید برای تدوین پیشنهاده رساله یا پایان نامه دقیقا مشخص کنند که با چه روش تحقیق و بر مبنای کدام نظریه علمی کار خود را پیش می برند. آیا شما جرجانی را با نظریه نظم یک نظریه پرداز به تمام معنا نمی شناسید؟ مگر دکارت و کانت و هگل و نیچه و فروید و ویتگنشتاین و هایدگر و در دوره نزدیک تر پوپر و هابرماس و سوسور و شارل بالی و جولیا کریسیفا و هلیدی و فرکلاف و صدها نفر دیگر نظریه پردازان بزرگ علوم انسانی نیستند؟
در جهان عرب افرادی مانند جابری، ارکون، نصر حامد ابوزید در علوم انسانی و تمام حسان (با نظریه تضافر القرائن)، امین الخولی، احمد الشایب، مهدی المخزومی و ... به عنوان نظریه پرداز قابل ذکرند.
ضمنا سخن اخیر شما برخلاف نظر اولتان مؤید این است که علوم انسانی نظریه پرداز دارد ولی نظریه پردازانش غربی هستند و ما ایرانیان یا عرب ها در این نظریه پردازی سهمی نداشته ایم.
دوست عزیز: اگر ما با طرح نشان مرجعیت بتوانیم به سؤالات زیر پاسخ دهیم کاری بزرگ و بسیار مفید برای پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی خود انجام داده ایم:
  • در سطح اول: جدیدترین نظریه پرداز عمومی جهانی کیست؟
  • در سطح دوم: آیا ما در میان متخصصان زبان و ادبیات عربی در دنیا نظریه پرداز داریم؟
  • در سطح سوم: کدام یک از پژوهشگران کشور ما نوآوری های بیشتری برای نزدیک شدن به مرز نظریه پردازی داشته است؟
در این جا مایلم از شما بخاطر طرح این اشکال تشکر ویژه داشته باشم چون با اندیشیدن به سخنان شما به این نتیجه رسیدم که نشان مرجعیت را بر اساس سه سطح بالا به درجه های یک و دو و سه تقسیم کنیم. درجات سه گانه نشان مرجعیت به لطف شما به اساسنامه نشان مرجعیت افزوده شد.
 
 ------------------------------------------
 
پرسش ششم: آیا انجمن علمی ایرانی زبان عربی مشروعیت لازم را برای معرفی مراجع علمی در این رشته دارد؟
 
با سلام و احترام
نقد زیبا و منطقی جناب دکتر همایونی را خواندم و امید داشتم پاسخهای مناسب و درخور سوالها و ابهامات مطرح شده بیابم ولی متاسفانه چنین چیزی عاید نشد اصل تصمیم گیری در نهادی به نام انجمن مورد خدشه است انجمن صلاحیت تعیین مرجعیت یا طرح چنین کاری را به صورت عام و گسترده ندارد انچه انجمن در پی آن است ارزش داخلی در حد همان انجمن دارد شاید بسیار کسان باشند که نخواهند در قید انجمنی قرار گیرند چه رسد به آنکه آن انجمن در امورات دیگر علمی  و طرازبندیهای علمی ایشان نیز دخیل باشد
مرجعیت فرمایشی یک امر موهوم و غیر قابل اعتناست و اگر یک نفر هم در دایره متخصصین عربی با آن مخالف باشد آن مرجعیت جزئی و غیر قابل اعمال تلقی می شود ما در دانشگاهها قطبهای علمی داریم که امری قانونی و نوعی مرجعیت محدود است
امیدوارم استدلال بر اینکه ما سالها وقت گذارده ایم تا چنین کاری را سامان دهیم را دلیل قانع کننده بر بنا یا  ادامه دیواری  کج  قرار ندهیم
مرجعیت را از طریق توانائیها و آثار علمی و قدرت نقد و وسعت معلومات و کثرت رجوع و استناد به یک متخصص و ...  جامعه علمی تشخیص می دهد  نه از طریق انتخاب گروهی محدود .
و نیز فرمایش جناب خاقانی که در جناب همایونی فرمودند به علت وقت زیاد گذاشتن راه بازگشتی وجود ندارد قابل فهم و هضم در یک گروه علمی نیست این تصمیمی است که به حیثیت جامعه علمی زبان و ادبیات عربی مربوط می شود و دفاع از این حیثیت بر صاحبنظران واجب و در صورت اقناع نسبی بر طرف مقابل نیز عقب نشینی لازم آید
توفیق روزافزون همکاران عزیز را خواستارم/ فوادیان


پاسخ:
 
استاد ارجمند جناب آقای دکتر فؤادیان
با سلام و سپاس از مشارکت شما در این مناقشه علمی:
  1. انجمن های علمی که هم مجوز قانونی از وزارت علوم دارند و هم مؤسساتی مردم نهاد و غیردولتی هستند و هم برخلاف قطب های علمی - که عمدتا در سطح یک گروه از یک دانشگاه تشکیل می شوند - با بدنه فراگیر خود متشکل از اعضای هیأت علمی گروه های آموزشی و پژوهشی سراسر کشور هستند، مناسبترین بستر برای هم افزایی علمی استادان یک حوزه علمی به شمار می روند. این فقط مربوط به کشور ما نیست و در همه جای دنیا شاهد انجمن های علمی قدرتمندی هستیم که پیشران واقعی تحولات علمی در رشته های معتبر آکادمیک بوده اند. اینجانب هم اکنون مدیر پایگاه تصنیف اصفهان الموضوعی للغة العربیة هستم (https://isasc.ir/). کار تصنیف موضوعی زبان عربی که دستاورد علمی همایش بین المللی سال گذشته در اصفهان بود مورد اقبال همه حاضران قرار گرفت و آنان در این همایش سندی را امضا کردند که این برنامه را ابتکار بی مانند تاریخ زبان عربی برای سازماندهی حوزه های زبان و ادبیات عربی معرفی کرده است. ما ایده اولیه این کار را از  انجمن ریاضی آمریکا (https://www.ams.org/home/page) گرفتیم که ۵۰ سال پیش ابتکار تقسیم بندی موضوعات رشته ریاضی را از آن خود کرد، و اکنون انجمن مزبور این افتخار را دارد که کارش مورد اجماع بین المللی قرار گرفته و همه نشریات رشته ریاضی دنیا حتی نشریات علمی ریاضی ایران هنگام انتشار یک مقاله ملزم به ذکر کدهای تعیین شده آن انجمن در پایان چکیده مقالات خود هستند.
جناب دکتر فؤادیان اگر ابتکار طرحی برای ترسیم مرزهای دانش در رشته زبان و ادبیات عربی مطرح شود حتی اگر ۵۰ سال دیگر به اجماع جهانی برسد این بنده کمترین که ممکن است در آن زمان هفت کفن پوسانده باشم خدا را سپاسگذار خواهم شد. شما به عنوان یک استاد فرهیخته ایرانی علی القاعده نباید با این که این ابتکار توسط یک انجمن ایرانی نه سعودی یا اماراتی مطرح شود مشکلی داشته باشید.
  1. شما مخیرید عضو انجمن علمی ما نباشید ولی حتی اگر عضو نباشید اخلاقا باید حامی حرکت های علمی تیمی باشید. خود بهتر از من می دانید امروز یکی از مصیبت های رشته ما این است که بسیاری از استادان گرانسنگ این رشته صرفا بر فعالیت های فردی علمی خود متمرکزند و کار تیمی را برنمی تابند. بدون شک این یک نقطه ضعف بزرگ در بدنه علمی کشور ماست. فعالیت های یک انجمن علمی در چنین شرایطی باید مورد حمایت امثال شما قرار گیرد، نه این که با تشکیک در صلاحیت انجمن برای چنین کارهایی خدای ناکرده همکاران خود را از کار تیمی و خرد جمعی دلسرد کنید.
  2. فرموده اید: "آنچه انجمن در پی آن است ارزش داخلی در حد همان انجمن دارد. شاید بسیار کسان باشند که نخواهند در قید انجمنی قرار گیرند چه رسد به آنکه آن انجمن در امورات دیگر علمی  و طرازبندیهای علمی ایشان نیز دخیل باشد". همکار گرامی! قرار نیست انجمن ما کسی را مقید به عضویت یا قیود خود کند. شرط عضویت انجمن که در طرح اولیه اساسنامه - آن هم فقط به خاطر تأمین هزینه های این طرح مثل هیأت داوران - آمده بود به سرعت حذف شد. بنابراین برداشت فوق از طرف شما نادرست است. یک مؤسسه علمی می تواند بگوید من فلان نظریه را بالاترین نظریه علمی می دانم یا فلان استاد را به عنوان سرآمد تقدیر می کنم. این یک حق طبیعی مبتنی بر آزادی بیان است و هیچ الزامی هم برای هیچ فرد یا نهادی ایجاد نمی کند.
  3. فرموده اید: "اگر یک نفر هم در دایره متخصصین عربی با آن مخالف باشد آن مرجعیت جزئی و غیر قابل اعمال تلقی می شود". همکار گرامی! ما در این طرح در تلاش هستیم به پژوهشگران زبان عربی بگوییم طیف شرکت کنندگان در طرح ما فلان استاد را به خاطر فلان نظریه سرآمد یک حوزه می دانند. حالا مخالفت حتی یک نفر متخصص چطور می تواند این معرفی را نقض کند؟ هرکسی می تواند باور آن مجموعه را بپذیرد یا نپذیرد. اصلا مگر قرار است پس از معرفی سرآمد پژوهشی یک حوزه تخصصی زمام اختیارات افراد آن تخصص به او سپرده شود که می فرمایید غیر قابل اعمال است؟! به گمانم شما کار یک انجمن علمی را با کار شورای نفتی اوپک که مصوباتش به دلیل اجرایی بودن نیازمند اجماع است خلط کرده اید.
  4. قضاوت شما در مورد این که بنده چون وقت زیادی صرف این طرح کرده ام مخالف حذف آن هستم، سوء تفاهمی است که یا از کم دقتی شما ناشی شده است یا از قصور من در بیان موضوع. متن عرض بنده که هنوز قابل دسترسی است این بود که تلاش چهار پنج ماهه این عضو ناقابل به تصویب این طرح توسط انجمن و حمایت سه نهاد دیگر متولی امور زبان عربی و امضای تفاهم نامه میان آنان منجر شد، و از آن پس دیگر فقط یک طرح شخصی نیست بلکه یک کار کلان مصوب ۴ مرجع معتبر است و ما با شروع رسمی آن و دریافت اطلاعات و برگنامه های تعداد زیادی همکار در کشورهای مختلف جهان از موضوع حذف این طرح عبور کرده ایم ولی در عین حال باب گفتگو را برای اصلاح این حرکت بین المللی باز گذاشته ایم.
  5. بنده از جنابعالی و همه اعضای این خانواده بزرگ برای اجرای درست، منطقی و قابل دفاع این طرح استمداد می کنم و متعهد شده ام که در طول اجرا در گام های مختلف با خرد جمعی کار را به پیش ببریم. والسلام.
برادر شما: خاقانی
 
---------------------------------------------------
 
استفسارهای جناب استاد رضایی در مورد نشان مرجعیت در زبان عربی:


۱. جامعه هدف را به دارندگان مدرک دکتری زبان و ادبیات عربی محدود کرده اید در حالی که ممکن است کسی بدون تحصیلات دانشگاهی یا حتی مدرک حوزوی و یا دارای مدرک دکتری در سایر رشته ها (مثلا علوم قرآنی) در ۲۰ حوزه تخصصی مورد نظر این طرح صاحب نظر یا حتی دارای نظریه باشد.

پاسخ:
چون این طرح ابتکاری و بدون نمونه پیشین به گونه ای طراحی شده است که اعضای جامعه هدف در مورد گزینه سرآمد در یک حوزه حق اظهار نظر تخصصی و گاه حق رأی داشته باشند مجبوریم گام اول یعنی جمع آوری اطلاعات از جامعه هدف را به کسانی که تخصص پژوهشی آنان در یکی از ۲۰ حوزه محرز است محدود کنیم. ولی مشکل ذکر شده ایجاد نخواهد شد. در این طرح انتخاب کنندگان محصور به دارندگان دکتری زبان و ادبیات عربی شده اند نه انتخاب شوندگان. و اگر اعضای مثلا کارگروه تخصصی صرف و نحو به این نتیجه برسند که فردی بدون مدرک دکتری عربی در این حوزه سرآمد است می توانند او را برای دریافت نشان مرجعیت نامزد کنند. 

۲. آیه ۱۲۲ سوره توبه سرآمدان یا دانشمندان را مراجعه کننده به مردم و مردم را مرجع معرفی کرده است.

پاسخ:
در اساسنامه به این موضوع اعتراف کرده ایم و منظور ما از استناد به این آیه صرف موضوع مرجعیت است. 

۳. به برخی نظریه های منطبق با شرایط نظریه پردازی در نشان مرجعیت اشاره کنید و مثال بزنید:

پاسخ:
به عنوان نمونه نظریه تضافر القرائن در نحو عربی از دکتر تمام حسّان. یا نظریه امین خولی در باز تعریف بلاغت بر اساس دوگانه لفظ و معنا.

۴. اهداف نشان مرجعیت بر کشف و معرفی مراجع علمی متمرکز شده اند. می شود بر تربیت این مراجع هم تأکید کرد.

پاسخ:
هدف بالذات این طرح بیشتر از کشف مراجع علمی ترسیم حدود دانش در قویترین و جدیدترین نظریه علمی در هر حوزه است. این هدف به دنبال خود منظور شما را در مورد تربیت مراجع علمی در آینده به دنبال دارد. چون هر مرجع بالقوه ای با دانستن روشن حدود دانش در حوزه تخصصی خود خواهد فهمید که گام بعدی که او را به سمت مرجعیت سوق می دهد چیست.

با تشکر از این استاد ارجمند برای طرح سؤال و استفسار.
------------------------------------------------

 مع التحیات الرمضانیة الزاکیة دکتور خاقانی وتقدیر جهودکم المثمرة. .حدث لنا ظن أخیرا" فی کیفیة تسییر المشروع من حیث استقطاب الطاقات الأدبیة العربیة محلیا أو إقلیمیا أو عالمیا! فأکبر ظن القائمین علی المشروع منذ بدایته و جل اهتمامهم  کان متمحورا حول تبیین دور العلماء الفرس أو الإیرانیین وإحیاء مکانتهم  وإعادة المرجعیة إلیهم فی الحقول المعرفیة المحددة کما کانوا علیه هم وأسلافهم، و یبدو أن النواة المرکزیة لهذه الفکرة هکذا ترسخت منذ نشأة الأمر، والآن نشاهد التحاق الإخوة الأعزاء العرب من نقاد ومفکرین -ونحن مرحبون بهم جدا"- بهذا الرکب العلمی المرجعی، فهلا یتنافى هذا مع ذاک؟ إذ کان البناء علی أن یکون المشروع بصدد تجدید طاقات المفکرین الریادیین الفرس فی المحاور المذکورة، والعرب بیدهم زمام المبادرة طبعا وإلیهم یرجع الأمر کله حالیا" من حیث القیادة الفکریة والزعامة الشاملة للحقول الأدبیة لغة وبلاغة وشعرا ودلالة ونقدا وتفکیرا و إبداعا وتحریرا وتنویرا، ألیس کذلک و هم أصحاب هذه اللغة ومتداولوها؟فالرجاء أن تبینوا لنا الأمر قلیلا بالنسبة إلی وجه هذه المنافاة التی قد تعرقل الأذهان عن استبیان الحقیقة، التباین بین الفکرة الأولیة للمشروع و وتیرته الحالیة. وشکرا جزیلا .والسلام علیکم . .و طاب لکم شهر الصیام بمحبة السادة الکرام

د. مالک عبدی جامعة إیلام

سلام علیکم دکتور مالک عبدی من جامعة إیلام
لاتباین بین الفکرة الأولیة والذی نحن نشتغل علیه الآن. کنا منذ الیوم الأول نهدف إلی رسم حدود العلم فی ۲۰ حقلا تخصصیا عبر تحدید أقوی نظریة تبلورت وظهرت فی ذلک الحقل. ومن ثمّ تکریم صاحب تلک النظریة بتقلید وسام المرجعیة له سواء کان فارسیا أو عربیا أو أروربیا. لیس الهدف فی هذا المشروع إحیاء دور الفرس، بل الهدف الأساس توسیع إطار العلم فی اللغة العربیة وآدابها. والعلم لایعرف العربی والعجمی والآسیوی والأوروبی. آمل أن یکون الإیضاح وافیا. ولکم الشکر. 
وشکرا علی استفسارکم.

-------------------------

نظرات یکی از سرگروه های محترم :


جناب دکترخاقانی سلام
ضمن سپاس فراوان از زحمات طاقت فرسای شما در این پروژه علمی به نظرم اساسنامه انتخاب فرد برتر دارای یک اشکال اساسی است و آن هم عدم دسترسی و مشارکت همگان در انتخاب فرد ممتاز است.مثلا یک فرد دارای صلاحیت رای دادن چه کسی است و چگونه باید فرد مورد نظر را انتخاب کند؟مثلا کسی که هفته گذشته فارغ‌التحصیل شده آیا می تواند در این انتخابات رای بدهد و در مورد صلاحیت علمی استاد راهنمایش نظر بدهد؟به نظرم شرط استادیاری و عضو هیات علمی بودن یکی از دانشگاههای کشور را برای رای دهندگان الزامی کنیم تا به نتیجه بهتری دست پیداکنیم.اما اینکه رایش را کجا ثبت کند نیز پیشنهاد می شود فردی که متقاضی نامزدی در این نشان را دارد شایسته است که حداقل دانشیار شاغل دراین رشته و رزومه و شهرت شاخصی در گرایش مورد نظر را داشته باشد.مثلا فردی که بازنشسته شده این نشان به چه کار ایشان میاد؟
اما نکته دیگر،بنده سه سال مدیر فرهنگی دانشگاه بودم و تجربه برگزاری دهها انتخابات دانشجویی با آن همه اعتراض و شکایت را دارم.پیشنهاد می کنم عکس و رزومه افراد مورد نظر و متقاضی نامزدی در هر گرایش را در سایت انجمن قرار دهیم تا همه آن استادانی که شرایط رای دادن را دارند به ایشان رای بدهند.یعنی یکنفر بتواند در همه گرایش ها حق رای داشته باشد.با صحبت خانم دکتر روشنفکر موافقم که سرگروههای واتسابی را حذف کنید چون جسارتا عملا کار خاصی را انجام نمی دهند.و زحمت شما هم کمتر می شود و همه امور از طریق سامانه انجام می شود.

پاسخ های بنده:

برادر گرانقدر و کوشا آقای دکتر ......................

با سلام و با احترام به شما و نظرات ارزشمندتان
با برخی از نظرات جنابعالی موافق نیستم:
۱. این که کسی که هفته پیش مدرک دکتری گرفته حق رأی ندارد
در این مورد عرض می کنم طبق اساسنامه مصوب جامعه هدف در این برنامه همه دانش آموختگان دکتری هستند. اتفاقا برخی از آنان به روز تر از برخی از همکاران هیأت علمی هستند دست کم به این دلیل که به تازگی با تدوین یک رساله دکتری و دو مقاله پژوهشی مستخرج در جریان جدیدترین نظریات علمی قرار گرفته اند. 
۲. این که نامزد نشان مرجعیت دست کم مرتبه دانشیاری داشته باشد نیز با روح اساسنامه ما سازگار نیست. وظیفه مهمی که ما در این برنامه برای خود تعیین کرده ایم مرزهای دانش در ۲۰ حوزه تخصصی زبان و ادبیات عربی است و اگر کسی با مرتبه استادیاری با رأی متخصصانی که بعضا استاد یا دانشیار هستند در مرز دانش قرار گرفته باشد جدا شایسته تکریم است. نباید او را چند سال منتظر گذاشت تا دانشیار شود. 
۳. این که یک نفر بتواند در همه گرایش ها رأی بدهد قابل قبول نیست. قرآن می گوید ولاتخبر بما لم تحط به علما. هرکس باید در حوزه تخصص خود رأی بدهد. 
۴. انتخاب سرگروه های تخصصی برای حرکت به سوی مدیریت دستجمعی مؤثر است و هرچند بنده از برخی سرگروه های محترم که یا حضور کمی دارند یا اصلا خضور ندارند واقعا گله دارم اما همچنان به مدیریت جمعی وفادارم. فوقش اگر تذکر دادیم و مؤثر واقع نشد درخواست تعویض می کنیم.
۵ برای بستن راه تقلب ایده شما خوب است ولی من یک سرم و هزار سودا. کسی هم در این موارد به بنده کمک نمی کند. باید از صفر تا صد کارهایی را که بعضا یک کارشناس انجمن باید انجام بدهد خودم انجام بدهم. فعلا چون این امکان فنی رأی گیری را نداریم اگر به همین منوال بود برای رأی گیری فرمی آماده می کنم که دوستان رأی بدهند و امضا و اسکن کنند و در بایگانی برنامه ثبت می شود. 
درود بر شما

----------------------


اعضای محترم نشان مرجعیت! دوستان گرامی و ارجمند!
با سلام و احترام

مطالب ناقابل زیر توضیحات بنده به یکی از استادان ارجمند و پیشکسوت خانواده گرانقدر زبان و ادبیات عربی کشور است که به حضور و نامزدی برخی استادیاران جوان در ۲۰ گروه تخصصی این برنامه اعتراض کرده و انتخاب به عنوان سرآمد پژوهشی را حق مسلّم خود یا سایر استادان پیشکسوت می دانند.
سلام دکترجان
بارها گفته ام وقتی قرار است کشورهای مختلف با نظام جمهوری رئیس جمهور انتخاب کنند مثل کشور خودمان صدها نفر نامزد می شوند. در آن جا مهم رأی مردم است که اصلح را انتخاب کنند. انتخاب کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری کلیه احاد ملتند. حتی مادر بزرگ من. حق شهروندی اقتضا می کند نگوییم ایشان بی سواد است. بالاخره حق یک رأی دارد چون یک ایرانی با سن قانونی است.
در برنامه نشان مرجعیت، انتخاب کنندگان کلیه دارندگان دکتری زبان و ادبیات عربی هستند. این که همکاری هفته پیش دفاع کرده این حق را از او نمی گیرد. گیرم خودش را نامزد کند. شما که استاد مسلم و شایسته ای هستید و ده ها کار و مقاله پژوهشی در تخصص خود دارید چرا از نامزدی یک استادیار تازه کار نگران هستید؟
ما در این برنامه برای اولین بار در دو فقره زیر سنّت شکنی کردیم:

  1. سنّت شکنی اول: روش انتخاب سرآمد را وارونه کردیم. در کشور ما و بسیاری کشورهای دنیا روش متعارف این است که یک کمیته از ما بهتران از پیشکسوتان تشکیل می دهند و فقط آنها تصمیم می گیرند چه کسی سرآمد باشد. مثل انتخاب استاد نمونه کشوری یا پژوهشگر نمونه کشوری. این روش مزایای خود را دارد ولی عمدتا با این نقیصه روبرو است که پیشکسوتان به طور طبیعی یا زبان نسل نو را نمی فهمند یا با نوگرایی ها محافظه کارانه برخورد می کنند. ما در این برنامه کله قند انتخاب را وارونه کردیم. گفتیم بگذارید یک بار هم که شده کل جامعه هدف که دارندگان دکتری زبان و ادبیات عربی هستند اولا حق حضور داشته باشند، ثانیا برای انتخاب سرآمد پژوهشی در تخصص خود حق رأی داشته باشند، ثالثا حق نامزدی داشته باشند. آیا محال است در میان این نیروهای جوان و تازه فارغ التحصیل شده یک پژوهشگر ممتاز پیدا شود که بتواند مرزهای دانش را در یک تخصص خاص جابجا کند؟ فراموش نکرده اید که مریم میرزاخانی ریاضی دان جوان ما چگونه دنیا را مبهوت نظرات نو خودش کرد؟ بنده اول هر ترم با دانشجویان دکتری خود و به خصوص به دانشجویان تحت راهنمایی ام شرط می کنم که فقط وقتی نمره خوب می دهم که شما حرفی بهتر و نوتر از حرف های من بزنید. چون تبعیت و تقلید علمی برای یک محقق حرام است حتی در سنت فقه شیعی ما وقتی فردی به درجه اجتهاد رسید تقلید بر او حرام می شود.  
  1. سنّت شکنی دوم: روش ارزیابی و انتخاب سرآمد را از کم به کیفی تبدیل کردیم. یعنی در برنامه نشان مرجعیت به جدول کمّی امتیازات ناشی از تکثر مقالات و کتب اهمیت نمی دهیم. به ایده خوب و نو و کارآمد اهمیت می دهیم. در این برنامه هیچ ابایی نداریم یک استادیار یا حتی به یک عضو که هفته پیش از رساله دکتری خود دفاع کرده فقط به خاطر یک ایده یا نظر یا نظریه نو که توانسته باشد مرز دانش را در یک حوزه جابجا کند نشان مرجعیت بدهیم. البته مشروط بر این که اصالت و بداعت و بهترین بودن این ایده به تأیید جامعه هدف یعنی دارندگان دکتری عربی که در این برنامه عضو هستند برسد. طبیعی است ارزش این انتخاب با حضور حداکثری و عضویت همه استادان و دارندگان دکتری بیشتر می شود. به همین دلیل هر روز خواهش خود را برای عضویت و حضور فعال و اظهار نظر تکرار می کنیم. خوشبختانه آقای دکتر آهنچیان مدیر کل برنامه ریزی آموزش عالی این درخواست را به معاونان آموزشی دانشگاه های کشور ابلاغ کردند. بنده ناقابل که کمترین شما هستم از برخی استادان بیش از ده بار خواهش کرده ام عضو شوند و ناز آنان را کشیده ام، تا با نظرات خود در گروه های تخصصی وجاهت علمی این برنامه را تقویت کنند.
 
دوستان گرامی!
دو مورد سنّت شکنی بالا در اساسنامه برنامه نشان مرجعیت به تأیید هیأت مدیره انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی رسیده است و مبنای کار ما است. امیدوارم به این عرایض ناقابل معدود استادان بزرگواری که روش ابداعی ما را برنمی تافتند به جمع ما بپیوندند. اگر هم به ما افتخار نمی دهند و مشارکت نمی کنند برای آنان آرزوی مزید توفیق و صحّت و سلامت داریم. ان شاء الله با یک تجربه یکی دو ساله درستی یا نادرستی این روش در بوته عمل و آزمون روشن خواهد شد. ما نیز باب مذاکره و اصلاح اشکالات خود را با نهایت افتخار باز گذاشته ایم.
ربّ أدخلنی مدخل صدق وأخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا. صدق الله العلی العظیم.
برادر کوچک و مخلص شما
محمد خاقانی اصفهانی
نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی:
http://arabiciran.ir/find-1.114.620.fa.html
برگشت به اصل مطلب