فارسی العربیه
   [صفحه اصلی ]    
:: صفحه اصلي :: درباره انجمن :: اخبار و رویدادها :: جستجو :: ثبت نام :: تماس با ما :: مجله انجمن :: حمايت از انجمن ::
:: مهارت های زبانی: گفت و شنود، نگارش، خواندن ::
پژواک اندیشه‏ های بشری، رویکردی نوین به واژه ‏شناسی و برابریابی
مولف دکتر کلثوم صدیقی مترجم
ناشر دانشگاه فردوسی مشهد تاریخ انتشار 1395
نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 220
قیمت پشت جلد 12000 تومان ارسال کننده admin
نوع جلد اندازه
کد DOI کد دیویی
کد ال سی فایل کتاب -
توضیح

AWT IMAGE

AWT IMAGE

شایان ذکر است که تألیف حاضر، نخستین کتاب فارسی در حوزه واژه شناسی و برابریابی واژگان در زبان عربی در حوزه ی کتب دانشگاهی معاصر به شمار می رود و می تواند منبع درس های فقه اللغه یا زبانشناسی در دوره کارشناسی زبان و ادبیات عربی و واژه گزینی و برابریابی در دوره ی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی و دیگر درس های مرتبط به شمار آید

پیشگفتار مؤلف:

انگیزه گفتار و سخن‏گویی در اندیشه و تخیّل بشری، از باب سرشت زیبایی‏پرست انسان و پرستش ‏دوستی خدایِ آفریننده به ودیعت نهاده شده است؛ انسان همان اشرف مخلوقاتی است که چون خداوندش در زیباترین و کامل‏ترین صورت ممکن  بیافرید و از باب تشریف او از آن روح ملکوتی در کالبد خاکیش دمید، فرشتگانش به خاک افتادند و خداوند فرمود: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ» (عنکبوت:15) از آن رو که موجودی  بر کبودِ هستی، پای نهاده بود شایسته بیان شریف خدای تعالی: «فتبارک الله أحسن الخالقین»(مؤمنون:14)، و هرچه در بی‏کرانه مه‏آلود واژگان گشتم رساتر از آن عبارت نابِ اسطوره ‏گونه نیچه  نیافتم و «آنک، انسان» در برابر فرشتگان، موجود نوباوه‏ای بود که در سِفر آفرینش شاندل ، آن‏گونه از او سخن می‏رود که اگر نبود انسان و اگر نبود سرشت زیبایی‏شناس و زیبایی ‏پرست او که به هرآن‏چه زیباست از آفرینش خداوندِ خدا تا بدو عشق بورزد، حکم خداوند بر آفرینش جهان جاری نمی ‏گشت تا سبزینه گیاهان تا نیلی آسمان‏ها تا آبی دریاها و تا پرندگان نغمه ‏گر ترانه‏ساز ... را بیافریند و نه آن‏ «انسانِ خداگونه» و نه آن «کلمه الله» را برمی‏گزید تا بدو  مریمِ پاک را مژده آبرومندی جاودانی دهد، آنگاه که فرمود: «إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»(آل عمران:45). این‏گونه بود که «کلمه»، این گونه بود که «واژه» و یا نمی‏دانم شاید آن عصاره و شیره آفرینش برگزیده شد. آری «واژه»، «انسان» بود که خدایش چونان گِلی در آن الگوی سفالین دیرین ریخت تا زبانی شود ارجمند که «خدا» را بخواند و تا اندیشه‏ای شود جان و ناب و گزیده که خویش را و «خداوند» خویش را بازشناسد و تا «واژگان» را بفهمد و از گنجینه خاموشِ بکرِ مه‏آلودِ رازناکِ زیبایِ هستی و از آن معبدِ قدیمیِ پاکِ عشقِ خداوندی-که هنوز افسونِ غبارِ افسانه‏‏گونه ‏تاریخ، آن را اندوهناک نساخته بود- ‏ نمودارشان سازد و بسان خردورزی غمگین همراه با آفرینشگر بی‏همانند اندیشه‏اش، سرود آفرینش را در بندبند هستیِ موجودات این طبیعت جادویی، این فراسوی گنگ و ناشناخته و غم‏انگیزِ بقای جاودانه ابدیت، برخواند؛ چرا که تنها این‏گونه «اختیار کردن کلمات» و از این دست «واژه‏گزینی» را یارای آن هست تا آن اندیشه‏های ناخوانده و آن مفاهیمِ والایِ متعالیِ فرازمینیِ بکرِ گریزپایِ ازلی خداوند را دمی در گوش شنونده‏ای که در آرمانِ گفتارهایِ آن‏جهانیِ اهورایی، از سر بی‏قراری، گاه‏شماری می‏کند، زمزمه نماید:

«الرَّحْمَنُ. عَلَّمَ الْقُرْآنَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ. عَلَّمَهُ الْبَیَانَ.» (الر‍ّحمن:4-1)

در بیان روشن و گویای آیات یاد شده، قرآن کریم، پیدایش زبان و گویش‌وری انسان را برخاسته از تعلیمی تکوینی می‏داند؛ در سنّت هندو نیز آفرینش و پیدایش زبان به مانند آفرینش گاهان هستی و هستندگان  به ایزدبانو ساراسواتی ، همسر برهما نسبت داده می‏شود؛ بدان‌سان که به روایت عهد قدیم نیز، زبان دارای خاستگاهی خدایی و قدسی است که ریشه در خوانش انسان دیرین و نام‏گذاری پدیدارها توسط وی دارد: در آغاز هیچ نبود، «کلمه» بود و کلمه با خدا بود و کلمه بی‏زبانی که بخوانَدَش و بی‏«اندیشه¬ای» که بدانَدَش، چگونه می‏تواند بود؟ ... و خدا انسان را آفرید و او را ندا داد تا آن کلماتِ گرانبار از معنای ارجمند ‏تبار قدس را برخواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ.» (علق:1و 2)

کلمه چیست؟ عامّه مردم، معمولاً  کلمه و لفظ را مرادف یکدیگر به کار می‏برند، این در حالی است که لفظ –معنادار یا بی‏معنا- جنبه فیزیکی و مادّی دارد و تنها در حالت معنادار به صورت کلمه درمی‏آید؛ یعنی در ارتباط لفظ با معنایی خاصّ است که کلمه به وجود می‏آید و خاستگاه پیدایش، رشد، تکامل و تعالی زبان می‏گردد؛ اتو یسپرسن ، پیدایش زبان را با جنبه‏های سرشار از لطافت شاعرانه پیوند داده است و خاستگاه آن را، انگاره شاعرانه زندگی و حیات می‏داند؛ وی بر این باور است که خاستگاه زبان نه در رنگ‏پریدگی بی‏روح آن بلکه در جست و خیزهای شورانگیز و زمزمه‏های سرشار از سرزندگی زبان جای دارد؛ به بیان گویاتر، در باور یسپرسن، زبان ره‏آورد دوران لذت بردن انسان است(یول،1386: 5). شاید این لذت بردن همان دومین انگیزه یادشده در بوطیقا  کتاب شعر ارسطو  به عنوان خاستگاه کنش محاکات و بازآفرینی در سرایندگی، نگارگری و دیگر هنرهای محاکاتی بوده باشد.

برخی از فیلسوفان یونان، رابطه لفظ و معنی را «قراردادی» و «جعلی» ‏دانسته‏اند و عدّه‌ای نیز آن را رابطه¬ای طبیعی قلمداد ‏کرده‏اند و زبان را نتیجه تقلید از اصوات موجود در طبیعت به شمار آورده‏اند. برخی بر این باورند که «زبان» را خاستگاهی است قدسی؛ از جمله این افراد می‏توان به «سنت جان»  اشاره کرد که در گستره کتاب مقدّس «در آغاز، کلام با خدا بود» این موضوع را مطرح کرده است(اختیار،1384: 117-116).

برخی متفکرّان اسلامی با استناد به آیه شریفه: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلاَئِکَهِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ، قَالُوا سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ، قَالَ یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ»(بقره: 33-31) ،معتقدند رابطه طبیعی لفظ و معنا، رابطه¬ای است توقیفی که از جمله این افراد می‏توان به اشعری، صمیری و ابن قوزک اشاره کرد(اختیار،1384: 117-116).

گروهی از اندیشمندان متکلْم نیز بر این باورند که بشر بدا‏ن‏سان که چیزهای بسیاری مانند: آواز خواندنِ پرندگان، لانه سازی عنکبوت و خانه سازی زنبور را تقلید کرده است، زبان را نیز از طبیعت تقلید کرده است. این انگاره در زبان‏شناسی نوین با نام «نظریه نام‏آوایی» یا بازتابنده آواهای طبیعت مطرح گشته است و گفته می‏شود واژگان نخستین، گونه‏ای بازنمایی و محاکات آواهای طبیعت بوده‏اند که مردان و زنان دیرینِ آن دوران از پیرامون خویش دریافت می‏کردند؛ هرچند به نظر نمی‏رسد که زبان تنها مجموعه‏ای صرف از واژگانی دالّ بر نام‏های موجودات طبیعت باشد. طبق انگاره یاد شده،‌گویشوران نخستین به عنوان نمونه با شنیدن صدای قارقار، آن را برای نامیدن آن موجود به کار می‏بردند یا پرنده‏ای را که آوایش به کوکو شباهت داشته، کوکو می‏نامیدند؛ چنان که در گویش محلّی خراسان نیز نظر به دریافتی که از آوای قمری وجود دارد نام «موسی کو تقی» را بر آن اطلاق می‏کنند.

از انگاره ‏های دیگری که درباره آواهای طبیعی مطرح گشته است یکی «نظریه نام‏آوای گروهی» است که پیروان آن بر این باورند که گروهی از انسان‏های نخستین هنگام بالا کشیدن و حمل قطعات الوار یا ماموت ‏های بی‏جان با سر دادن فریاد، مایه اشاعه دادن زبان شده‏اند؛ این نظریه، زبان انسان را در گستره‏ای نسبتاً اجتماعی تبیین کرده است و دیگری «انگاره خاستگاه حرکتی بیانی» است بدین معنا که بشر، آواها، صداها و حرکاتی را که سیستم بدن تولید می‏کرده برای حالت‏های گونه‏گون به کار می‏گرفته است؛ این انگاره بر این باور است که در آغاز، مجموعه ‏ای از حرکات جسمی به عنوان یک وسیله ارتباطی گسترش یافته و سپس مجموعه ‏ای از حرکات بیانی به‏ ویژه با به‏ کارگیری دهان رو به تکامل نهاده است و در این تکامل، تکان‏ های زبان، لب‏ها و... بر بنیاد الگوهای حرکتی هم‏سان با حرکات جسمی قابل تشخیص بوده است. به عنوان نمونه برای پیام «خداحافظی» شما می‏توانستید به جای تکان دادن دست که حرکتی جسمی است از حرکت دهانی زبان بهره گیرید، و بر این اساس سر ریچارد پَگِت  این نظریه را «پانتومیم خاصّ زبان و لب‏ها» نامیده است (همان:9).

فرجامین نظریه‏ ای که درباره خاستگاه گفتار انسان مطرح گشته، هم‏سازی فیزیولوژیکی است که مبتنی بر برخی ویژگی‏های جسمی انسان است و بیشتر هم‏سازی‏ هایی جزیی به شمار می‏روند که به خودی خود، تولید گفتار نمی‏ کنند، بلکه نشانگر آن هستند که دارنده چنین ویژگی‏هایی توانش گفتار و تکلّم دارد؛ از جمله این ویژگی‏ها راست بودن دندان‏های انسان است که متمایل به بیرون نیز نمی ‏باشد و از این رو در تولید آواهایی مانند:  f’v’w مفید است چنان که انعطاف‏پذیری لب‏های انسان نیز که بیش از دیگر پستانداران نخستین دارای ماهیچه ‏های درهم‏پیچیده است در تولید آواهایی مانند:  p’b’w تأثیرگذار است. هم‌چنین پایین‏تر کشیده شدن جای حنجره انسان در خلال تکامل جسمی‏اش، مایه به وجود آمدن حفره حلق در بالای تارهای صوتی شده است که می‏تواند مانند یک بازخوان برای تمامی آواهایی که از طریق حنجره تولید می‏شوند، کار کند(همان:10).

در پیوندی نزدیک با انگاره هم‏سازی فیزیولوژیکی شایان درنگ است که ابن حزم اندلسی نیز در گفتارهایی که درباره آوا از وی برجای مانده است، آوا یا صوت را جریان ، حادثه یا رخدادی فیزیکی دانسته و به شیوه‏ای علمی به توصیف آن پرداخته است؛ وی در این باره می‏گوید: «إنّه هواء مندفع من الحلق و الصدر و الحنک و اللسان و الأسنان و الشفتین إلی آذان السّامعین»(ابن حزم، 2004 :9).

 این تعریف درپی بیان عناصر آوایی منتشر شده و مشخّص نمودن وندها و اجزای ویژه این رویکرد بیانی و هم‏چنین دوسوی معادله زبانی یعنی گویشور و شنونده است؛ ابن حزم آوا را دست‏آورد و نتیجه به حرکت درآمدن و جنبش ماهیچه ‏های زبان و گلوگاه در اثر جریان هوا می‏داند و سخن را مجموعه آواهایی ‏ که دستگاه آوایی انسان، توانش ایجاد و تولید آن‏ها را دارد و با هدفی مشخّص، چینش ویژه‏ای را برای آن‏ها در نظر می‏گیرد؛ تولید آواها و اصوات زبان در باور ابن حزم طیّ فرآیندی بسیار پیچیده -که وی از این فرآیند با نام «تألیف محدود» به منظور «تصویت» گویشور یاد کرده است- توسط دستگاه صوتی انسان که دارای وندها و اعضایی مانند: لب‏ها، ریه، حنجره، دندان‏ها و... است، صورت می‏پذیرد و این همه یعنی واژه‏سازی و واژه‏گزینی برای سخن گفتن و نیکوتر بیان کردن.

در رویکرد نوینی که نسبت به گفتار و واژگان در جایگاه ابزار گفتار مطرح است، واژه‏سازی و واژه‏گزینی از یک سو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی به شمار می‏روند و نزد صاحب‏نظران و پژوهندگان زبان برای سرشار نمودن و شاید بهتر باشد بگویم جهت برون‏رفت از چالش کمبود واژگان و دانش‏واژه‏های کاروان دانش و فن‏آوری و صنعت به‏ویژه در کشورهای عربی‏زبان و فارسی‏زبان، کاربردی گسترده یافته‏اند و از دیگر سوی به عنوان برجسته‏ترین بسترهای مهندسی و برنامه‏ریزی زبان مورد توجه و محلّ اعتبار اهل فنّ قرار گرفته‏اند؛ در گستره پژوهش‏های آکادمیک و دانشگاهیِ مربوط به دانشِ واژه‏شناسی و برابریابی زبان عربی و فارسی نظر به کمبود و یا شاید بهتر باشد بگویم نبود نوشتاری پژوهش‏بنیاد و کاربردگرا که نیاز مشتاقان و پژوهشگران را در این زمینه برآورده سازد، مرا بر آن داشت تا الگویی را برای یافتن نشانه‏های این راه بس دراز در سر بپرورانم که قلم زدنش پس از گذر از مرارت‏های بسیار در قالب نوشتار کنونی پایان پذیرفت.

در حقیقت عامل اصلی که نگارنده را به نگارش جستار پیش رو رهنمون گردیده، بررسی جستارهای مرتبط با دانش واژه‏گزینیِ زبان عربی در داخل کشور  و کمبود نوشتارهای پژوهش‏بنیاد و کاربردگرا در این زمینه بوده است؛ واقعیت آن است که  پژوهش‏های تخصصی بنیادین درباره واژه‏شناسی و برابریابی زبان عربی معاصر به شکل اعم و درباره شیوه‏ها‏ی واژه‏گزینی این زبان به شکل ویژه در میان انبوه جستارهای انجام شده، حجم بسیار ناچیزی را به خود اختصاص داده است و تقریباً به نمونه‏های انگشت‏شماری مانند پژوهش ارجمند «تجربه کشورهای عربی در زمینه واژه‏گزینی» از یحیی معروف محدود گشته است. از این رو نگارنده در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تطبیقیِ کاربردنگر، فرآیند واژه‏گزینی و برابریابی در این زبان را واکاوی می‏نماید. 

این جستار با نام «پژواک اندیشه ‏های بشری، رویکردی نوین به واژه‏شناسی و برابریابی» واژه‏شناسی نظری و کاربردی را در زبان عربی و فارسی در دو نگاره‏ مورد بررسی قرار داده است؛ نگاره نخست با نام واژه‏شناسی نظری  به خوانش بنیادها، مبانی و کلیاتی در پیوند با واژه‏ گزینی و اصطلاح ‏شناسی به سبکی روشمند و علمی می‏پردازد و نگاره دوم پس از ارائه مدل و الگو برای شیوه‏های برابریابی گونه‏ها‏ی واژه‏سازی و واژه‏گزینی، نمونه‏های کاربردی هر شیوه را در زبان عربی و فارسی معاصر به دست می‏دهد؛ از این رو نگاره نخست این نوشتار در خوانشی کلّی دربردارنده مسائلی مانند: بررسی فرآیند واژه‏گزینی، برابریابی و واژه‏سازی، دیرینه‏شناسی واژه‏گزینی علمی و اصطلاح‏شناسی، گذاری بر مکاتب اصطلاح‏شناسی، بررسی استدلال‏های زبان‏شناختی، بازخوانی ریشه ‏های پیوند میان زبان عربی و فارسی، انگیزه‏های واژه‏سازی و واژه‏گزینی در زبان و گذاری بر دیرینه فرهنگستان در دو زبان می‏ باشد و نگاره دوم مسائلی مانند روش‏های برابر‏یابی واژگان و دانش‏واژه‏ها در زبان عربی و فارسی شامل واژه‏سازی با دو گزاره اشتقاق و ترکیب و واژه‏گزینی با استناد نوگزیده به متون دیرین و استناد نوگزیده به متون نوین را با ارائه نمونه کاربردی در زبان مورد کاوش قرار می‏دهد و پس از این، منابع واژه‏گزینی و شیوه‏های برابریابی وندهای وام‏واژگان و سرواژه‏ سازی در زبان بازخوانی و بررسی می‏شود.

کلثوم صدیقی

مشهد مقدّس

پاییز1394

میانگین امتیازات:
تعداد آرا: 0



امتیاز دهید:
EXCELLENT
VERYGOOD
GOOD
REGULAR
BAD

برگشت به صفحه اول گنجینه کتاب‌ | برگشت به بخش قبلى

انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی الجمعية العلمية الإيرانية للغة العربية وآدابها
Persian site map - English site map - Created in 0.04 seconds with 23 queries by YEKTAWEB 4570